آزمایشی

آزمایشی

آزمایشی

آزمایشی

آزمایشی
طبقه بندی موضوعی
۳۰
مرداد

تربیت انسان مومن، بصیر، مجاهد، فعال، انقلابی و دارای موضع از اهداف اصلی و اساسی شجره طیبه صالحین است. صالحین در واقع، بمنزله هموار کردن مسیر ظهور امام عصر (عج) ، کادرسازی دوباره برای انقلاب و نیز جریان‌سازی فرهنگی در کشور، با هدف غالب شدن رویکرد فرهنگی در تشکل‌های فرهنگی، دینی است.

شجره طیبه صالحین، به معنای اخص، در صدد راه‌اندازی حلقه‌های تربیتی در مسجد، با هدف ایجاد یا تغییر رفتار در مخاطبان، مبتنی بر مکتب تربیتی اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) می‌باشد، اما صالحین به معنای عام، به فعال سازی، رونق و احیای مساجد شیعه در آخر الزمان می‌اندیشد.

تربیت انسان مومن، بصیر، مجاهد، فعال، انقلابی و دارای موضع از اهداف اصلی و اساسی شجره طیبه صالحین است.
صالحین در واقع، بمنزله هموار کردن مسیر ظهور امام عصر (عج) ، کادرسازی دوباره برای انقلاب و نیز جریان‌سازی فرهنگی در کشور، با هدف غالب شدن رویکرد فرهنگی در تشکل‌های فرهنگی، دینی است. از این رو، اجرای صالحین و یاری رساندن به مجریان و طراحان این طرح عظیم و ارزشمند به مثابه همراهی کردن در پایه گذاری سنت حسنه‌ای است درست هم وزن تلاش ارزشمند شهیدان گرانقدر رجایی و باهنر، در زمینه راه‌اندازی امور تربیتی و دبیری پرورشی در نهاد آموزش و پرورش.
اکنون برای اثبات این ادعا که گفته شد تنها با اندکی مجاهدت و سختکوشی با باورمندی و توکل به خدا می‌توان جریان صالحین را در مساجد کشور به جریان فرهنگی غالب تبدیل کرد، به ذکر شاهد مثالی در این خصوص می‌پردازم که موضوع قدری ملموس‌تر شود. همانگونه که طی دو دهه گذشته، تکثیر هیئت‌های مذهبی از نوع خانگی و کوچک، به شکل خودجوش و مردمی، در جای جای این کشور تبدیل به یک جریان فراگیر شد و کار به جایی رسیده که اینک، مروجان و مبلغان کار هیئتی از آن با عنوان "هیئتی شدن" در مقابل "مسجدی شدن" یاد می‌کنند، حال نیز می‌توان با برنامه ریزی مناسب و جلوگیری از انحرافهای احتمالی در مسیر حرکت صالحین، در کمتر از یک دهه، به همین ترتیب، مساجد و هویت بخشی فرهنگی تربیتی به آن را نیز در سرتاسر این مرز و بوم، به جریان غالب فرهنگی کشور تبدیل کرد، البته به شرط آنکه ابتدا برای این کار نیروهای زبده و متخصص لازم را تربیت کنیم و سپس فضای انگیزشی مناسب برای انجام این مهم را در کشور تا حدودی رقم بزنیم.

  • نام نام خانوادگی
۳۰
مرداد


مربوط به : بیانات در دیدار بسیجیان استان فارس
تاریخ : 1387/02/14
نوع(ها) : قرآن
کلیدواژه(ها) : جوان, بسیج مستضعفین

عنوان فیش :[با کلیک روی عنوان زیر، عنوان جدیدی پیشنهاد دهید]

شجره طیبه بسیج،نمومنه ای از پرانگیزه ترین و با ایمان ترین جوانان


متن فیش :
امیدهای آینده‌ی کشور شما جوانان هستید و در میان جوانان کشور، پرانگیزه‌ترینها و با ایمان‌ترین‌ها بیشترین امیدها را برای این کشور و برای این ملت به وجود می‌آورند و یقیناً مجموعه‌ی بسیج از این قبیلند. از خداوند متعال مسئلت میکنیم که این راه روشن، این شجره‌ی طیبه،(1) این هویت نورانی را برای انقلاب اسلامی روز به روز سرزنده‌تر و شاداب‌تر بفرماید.


1) سوره مبارکه ابراهیم آیه 24
أَلَم تَرَ کَیفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِی السَّماءِ ﴿۲۴﴾
آیا ندیدی چگونه خداوند «کلمه طیبه» (و گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزه‌ای تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟!

 

مربوط به : بیانات در دیدار بسیجیان استان فارس
تاریخ : 1387/02/14
نوع(ها) : قرآن
کلیدواژه(ها) : بسیج مستضعفین, ایمان, جوان بسیجی, نصرت الهی

عنوان فیش :[با کلیک روی عنوان زیر، عنوان جدیدی پیشنهاد دهید]

نصرت مؤمنین، یکی ازمظاهر نصرت الهی


متن فیش :
شما جوانان عزیزی که امروز در مجموعه‌ی بسیج حضور دارید و نیروی مقاومت، سازماندهی شما را بر عهده گرفته است، احساس و تلقی‌تان از مسئولیت یک انسان در قبال اسلام باید این باشد که میتوانید مؤثر باشید، میتوانید این حرکت عظیم را سرعت ببخشید، میتوانید گره‌هائی را باز کنید، میتوانید در مقابل تهاجمهای گوناگون ایستادگی کنید؛ چه تهاجم سیاسی، چه تهاجم تبلیغاتی، چه جنگهای روانی و چه احیاناً تهاجم نظامی. و انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی و کشور ما به این حضور مردمی و پرانگیزه و برخاسته‌ی از ایمان، حداکثر نیاز را دارد؛ چون اتکاء این نظام به خدا و عوامل الهی است و مهمترین عوامل الهی همین ایمانهای مردمی است؛ «هو الّذی ایّدک بنصره وبالمؤمنین»(1). خداوند به پیغمبرش میفرماید: خدا تو را به وسیله‌ی نصرت خود و به وسیله‌ی مؤمنین تأیید کرد. یعنی یکی از مظاهر نصرت الهی، اعمال قدرت الهی، نصرت مؤمنین است.


 

1) سوره مبارکه الأنفال آیه 62
وَإِن یُریدوا أَن یَخدَعوکَ فَإِنَّ حَسبَکَ اللَّهُ ۚ هُوَ الَّذی أَیَّدَکَ بِنَصرِهِ وَبِالمُؤمِنینَ ﴿۶۲﴾
و اگر بخواهند تو را فریب دهند، خدا برای تو کافی است؛ او همان کسی است که تو را، با یاری خود و مؤمنان، تقویت کرد...

 
 
مربوط به : بیانات در دیدار بسیجیان استان فارس
تاریخ : 1387/02/14
نوع(ها) : قرآن
کلیدواژه(ها) : بسیج مستضعفین, سپاه پاسداران انقلاب اسلامی, شجره طیبه

عنوان فیش :[با کلیک روی عنوان زیر، عنوان جدیدی پیشنهاد دهید]
شجره طیبه ی بسیج ، یکی از ابتکارات امام(ره)

متن فیش :
سازماندهی بسیج، یکی از نوآوری‌های امام بزرگوار بود. سازمانی به نام بسیج بعد از آنکه بسیج عبارت بود از مجموعه‌ی انگیزه‌های مقدس و احساس مسئولیت و تعهد، آن را در قالب یک سازمان درآوردن، این جزو ابتکارات ماندگار امام بزرگوار بود. ما دیدیم برخی از سران کشورهای اسلامی نسبت به این قضیه با صراحت اظهار کردند که این کارِ بسیار بزرگی است. حقیقتاً هم کار بزرگی بود که امام انجام دادند.
همین مجموعه‌ی بسیجی بود - یعنی علاقه‌مندان و داوطلبان - که به تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انجامید. درست است که بسیج، دنباله‌ی مجموعه‌ی سپاه و منضم در مجموعه‌ی سپاه پاسداران است؛ اما در واقع خود سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از همان کسانی تشکیل شد که پیشروان و سابقون در بسیج بودند و آمدند وسط میدان؛ این شجره‌ی طیبه(1) است.
لذا در عرصه‌ی کار بزرگی که در این کشور انجام گرفت - یعنی دفاع مقدس - کشور هیچ احساس ضعف نکرد. با اینکه ما از لحاظ نیروی نظامی، از لحاظ تجهیزات و توانائی‌های عرفی معمولی با دشمنمان که طرف مقابل ما بود، خیلی تفاوت داشتیم - همه‌ی موجودی ما بخشی از موجودی دشمن مقابل ما نمیشد - اما احساس ضعف نکردیم. در همان عین محنتها در دوران دفاع مقدس، حضور پر شور جوانهای این کشور دلها را لبالب از امید میکرد و کارساز هم بود. بسیج، یک چنین شجره‌ی طیبه‌ای(2) است.

1) سوره مبارکه ابراهیم آیه 24
أَلَم تَرَ کَیفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِی السَّماءِ ﴿۲۴﴾
آیا ندیدی چگونه خداوند «کلمه طیبه» (و گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزه‌ای تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟!




2) سوره مبارکه ابراهیم آیه 24
أَلَم تَرَ کَیفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِی السَّماءِ ﴿۲۴﴾
آیا ندیدی چگونه خداوند «کلمه طیبه» (و گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزه‌ای تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟!

 
 
 
مربوط به : بیانات در دیدار بسیجیان استان فارس
تاریخ : 1387/02/14
نوع(ها) : قرآن
کلیدواژه(ها) : بسیج مستضعفین, شجره طیبه

عنوان فیش :[با کلیک روی عنوان زیر، عنوان جدیدی پیشنهاد دهید]
ماندگار شدن شجره طیبه بسیج در صحنه

متن فیش :
در این مجموعه‌ی عظیمِ ملی، آنچه که مثل یک شجره‌ی طیبه(1) در این سرزمین طیب و طاهر باقی ماند و ماندگار شد، همین شجره‌ی طیبه‌ی «بسیج» بود. متعهدترین، مشتاقترین، پرانگیزه‌ترین ‌افرادی که آمدند در این صحنه حضور پیدا کردند، مجموعه‌ی بسیج عظیم نیروهای ما بودند؛ صحنه را هیچ وقت خالی نگذاشتند.

1) سوره مبارکه ابراهیم آیه 24
أَلَم تَرَ کَیفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِی السَّماءِ ﴿۲۴﴾
آیا ندیدی چگونه خداوند «کلمه طیبه» (و گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزه‌ای تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟!


مربوط به : بیانات در مراسم صبحگاه رده‌های مختلف نیروى مقاومت بسیج‌
تاریخ : 1384/06/02
نوع(ها) : حدیث
کلیدواژه(ها) : بسیج مستضعفین, شهادت

عنوان فیش :[با کلیک روی عنوان زیر، عنوان جدیدی پیشنهاد دهید]
شهادت بالاترین ارزش در معیار ارزش‌هاى معنوى

متن فیش :
مکتب بسیج، مکتب مجاهدت معنوى و مخلصانه است. این مجاهدت، براى ملت و کشور و بالاتر از همه براى دین خدا و سرافرازى پرچم آزادگى اسلامى در همه‌ى دنیاست. این مجاهدت خطراتى دارد. بالاترین خطر براى انسان، جان باختن است. در مکتب بسیج، نام این جان باختن «شهادت» است. شهادت بالاترین ارزش عاشورایى انسان و بالاترین ارزش در معیار ارزش‌هاى معنوى است. در روایت وارد است: «فوق کل ذى برّ برٌّ حتى یقتل الرّجل فى سبیل‌اللَّه»(1) بالاتر از هر فضیلتى، ارزشى و معنویتى، ارزش دیگرى وجود دارد، تا وقتى که فرد به شهادت مى‌رسد، که بالاترین ارزشهاست. آن معناى جهاد است و این معناى شهادت است.

1 ) فَوْقَ کُلِّ ذِی بِرٍّ بِرٌّ حَتَّى یُقْتَلَ الرَّجُلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَإِذَا قُتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَلَیْسَ فَوْقَهُ بِرٌّ وَ إِنَّ فَوْقَ کُلِّ عُقُوقٍ عُقُوقاً حَتَّى یَقْتُلَ الرَّجُلُ أَحَدَ وَالِدَیْهِ فَإِذَا فَعَلَ ذَلِکَ فَلَیْسَ فَوْقَهُ عُقُوقٌ
امام صادق(ع) گوید رسول خدا(ص) فرمود: برتر از هر نیکی، نیکی است تا جاییکه مرد در راه خدا کشته شود پس چون در راه خدا کشته شد دیگر بالاتر از آن نیکی نیست و همانا بـالاى هـر آزردنـى آزردنـى اسـت ، تا آنکه کسى یکى از پدر و مادر خود را بکشد، و چون چنین کرد بالاتر از آن آزردنى نیست.

کافی،ثقة الاسلام کلینی ج2ص348ح4؛
تهذیب الاحکام،شیخ طوسی،ج6 ص122ح4؛
خصال،شیخ صدوق،ج1ص9ح31 ؛ 
بحار الانوار،علامه مجلسی، ج71ص61و62ح25 ؛

مربوط به : بیانات در دیدار جمعی از بسیجیان سراسر کشور
تاریخ : 1375/08/30
نوع(ها) : قرآن
کلیدواژه(ها) : بسیج مستضعفین

عنوان فیش :[با کلیک روی عنوان زیر، عنوان جدیدی پیشنهاد دهید]
ماندگاری بسیج به خاطر محکم و استوار بودن ریشه آن

متن فیش :
هفته‌ى بسیج، در حقیقت فرصتى براى ارائه‌ى حرکت عظیمى است که به وسیله‌ى امام بزرگوار راحل، در این کشور پایه‌گذارى شد و این حرکت، در این منطقه‌ى اسلامى و دینى، براى دیگر ملتها هم ان‌شاءاللَّه الگو و سرمشق خواهد شد.از حوادث زودگذرى که گاهى بر اثر تبلیغات خصمانه‌ى دشمنان، در افکار عمومى ملتها به وجود مى‌آید و مانع و عایقى براى الگوگیرى ملتها مى‌شود، بگذرید. حرکت ماندگار، این است. «الم تر کیف ضرب‌اللَّه مثلاً کلمة طیّبة کشجرة طیّبة اصلها ثابت».(1) مسأله این است که ریشه و پایه، سالم و محکم و استوار باشد. حرکت بسیج، از این قبیل است. على‌رغم اظهارات خصمانه‌ى دشمنان جمهورى اسلامى - که هر هنرى هم این ملت دارد، آنها سعى مى‌کنند با چشم بدبینى به آن نگاه کنند و آن را عیب معرفى نمایند - و به کورى چشم آنها، حرکت بسیج، یک حرکت خردمندانه و منطقى و استوار و کاملاً حکیمانه است.

1) سوره مبارکه ابراهیم آیه 24
أَلَم تَرَ کَیفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِی السَّماءِ ﴿۲۴﴾
آیا ندیدی چگونه خداوند «کلمه طیبه» (و گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزه‌ای تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟!


مربوط به : بیانات در دیدار جمعی از بسیجیان
تاریخ : 1374/09/08
نوع(ها) : قرآن
کلیدواژه(ها) : بسیج مستضعفین, ایستادگی مقابل ظلم

عنوان فیش :[با کلیک روی عنوان زیر، عنوان جدیدی پیشنهاد دهید]
بسیجیان، عناصر همیشه آماده در مقابل دشمنان و ایادی آنها

متن فیش :
بسیجى براى کشور دل مى‌سوزاند؛ براى آبادانى کشور تلاش مى‌کند؛ براى حفظ استقلال ملى، هر چه بتواند کار مى‌کند و از جان خود هم مى‌گذرد. امروز هم اگر احساس کند دشمن مى‌خواهد از روزنه‌اى - چه اقتصادى و سیاسى و چه فرهنگى - به داخل کشور نفوذ کند، در مقابل او مى‌ایستد و با مشت به صورتش مى‌کوبد.
در زمان حکومت نبىّ اکرم و امیرالمؤمنین علیهما السّلام، با آن که این بزرگواران در داخل کشورشان اقتدار داشتند، ولى دشمنان اسلام حضور خود را نیز حفظ کرده بودند. مگر دشمنان و منافقان نمى‌خواستند مرکب پیامبر را در آن گردنه رم دهند که خداى متعال وجود مقدّس آن حضرت را نجات داد؟ در زمان آن بزرگواران، ایادى دشمنان خارجى در داخل بودند و حتى به صورت مسجد سازى (مسجد ضرار)، قصد ضربه به حکومت اسلامى را داشتند: «و ارصاداًلمن حاربَ اللَّه و رسوله» (1) آنها منتظر بودند که دشمن خارجى بیاید و به او کمک برسانند و حکومت پیامبر را از بین ببرند!
آن روز هم دشمنان اسلام بودند؛ امروز هم هستند. ما انتظار نداریم که دشمن در جامعه و داخل کشور ما، جاسوس و سرانگشت و ایادى و انسانهاى خبیث و خود فروخته و منافق نداشته باشد. خیر؛ امروز هم هستند. چه کسى در مقابل آنها مى‌ایستد؟ طبیعى است که عناصر «بسیج»؛ یعنى همان نیروىِ عظیمِ خروشان و زبده ملت مؤمن، در مقابل دشمن و ایادى او مى‌ایستد

1) سوره مبارکه التوبة آیه 107
وَالَّذینَ اتَّخَذوا مَسجِدًا ضِرارًا وَکُفرًا وَتَفریقًا بَینَ المُؤمِنینَ وَإِرصادًا لِمَن حارَبَ اللَّهَ وَرَسولَهُ مِن قَبلُ ۚ وَلَیَحلِفُنَّ إِن أَرَدنا إِلَّا الحُسنىٰ ۖ وَاللَّهُ یَشهَدُ إِنَّهُم لَکاذِبونَ ﴿۱۰۷﴾
(گروهی دیگر از آنها) کسانی هستند که مسجدی ساختند برای زیان (به مسلمانان)، و (تقوّیت) کفر، و تفرقه‌افکنی میان مؤمنان، و کمینگاه برای کسی که از پیش با خدا و پیامبرش مبارزه کرده بود؛ آنها سوگند یاد می‌کنند که: «جز نیکی (و خدمت)، نظری نداشته‌ایم!» امّا خداوند گواهی می‌دهد که آنها دروغگو هستند!



مربوط به : بیانات در دیدار جمعی از بسیجیان
تاریخ : 1374/09/08
نوع(ها) : جستار, قرآن
کلیدواژه(ها) : نصرت الهی, بسیج مستضعفین

عنوان فیش :[با کلیک روی عنوان زیر، عنوان جدیدی پیشنهاد دهید]
بسیج، یک حرکت منطقی منطبق بر نیازهای امروز دنیای اسلام

متن فیش :
مطلب اساسى این است که بسیج، یک حرکت بى‌ریشه و سطحى و صرفاً از روى احساسات نیست. بسیج یک حرکت منطقى و عمیق و اسلامى و منطبق بر نیازهاى امروز دنیاى اسلام و - به طریق اولى‌ - جامعه اسلامى است. قرآن کریم مى‌فرماید: «هوالذى أیّدک بنصره و بالمؤمنین»(1)؛ اى پیامبر! خداى متعال تو را، هم به وسیله نصرت خودش و هم از طریق مؤمنین، مؤیّد قرار داد و کمک کرد. این خیل عظیم مؤمنینى که در این جا مورد اشاره آیه قرآن قرار گرفته‌اند، عبارت دیگرى است از آن چه که امروز به نام «بسیج» در جامعه ما وجود دارد. آیات دیگر قرآن هم، آن جا که اشاره به مردم و آحاد مؤمن و انسانهاى با اخلاص مى‌کند، بسیجِ عزیزِ کم نظیرِ زمان ما را که محصول فکر و درایت امام بزرگوار است، نشانه مى‌گیرد.

1) سوره مبارکه الأنفال آیه 62
وَإِن یُریدوا أَن یَخدَعوکَ فَإِنَّ حَسبَکَ اللَّهُ ۚ هُوَ الَّذی أَیَّدَکَ بِنَصرِهِ وَبِالمُؤمِنینَ ﴿۶۲﴾
و اگر بخواهند تو را فریب دهند، خدا برای تو کافی است؛ او همان کسی است که تو را، با یاری خود و مؤمنان، تقویت کرد...

 
 
 
مربوط به : بیانات در مراسم بیعت بسیجیان نمونه‌‌ی کشور
تاریخ : 1368/04/06
نوع(ها) : نهج‌البلاغه
کلیدواژه(ها) : بسیج مستضعفین, جوان

عنوان فیش :[با کلیک روی عنوان زیر، عنوان جدیدی پیشنهاد دهید]
لزوم آمادگى همیشگی براى دفاع از انقلاب

متن فیش :
ما آمادگى براى دفاع از انقلاب را همیشه لازم مى‌دانیم. نباید روزى بر ما بگذرد که اهمیت آمادگى عمومى، مغفولٌ‌عنه واقع شود. این چیزى است که مورد ستایش و ترحم هیچ‌کس قرار نخواهد گرفت. امیرالمؤمنین(ع) به ما درس دادند و فرمودند: «و من نام لم ینم عنه»(1) اگر تو خوابت برد، بدان دشمنت بیدار است. لذا مجموعه‌ى بسیج - خصوصاً جوانها در همه‌ى اقشار مردم - باید با قوّت و قدرت و آمادگى و نشاط و احساس ضرورت، کار و راه خودش را ادامه دهد و مثل گذشته وظیفه‌ى دفاع از انقلاب را به عهده گیرد.

1) نهج‌البلاغه نامه شماره 62
از نامه‏هاى آن حضرت است به اهل مصر که با مالک اشتر فرستاد، زمانى که او را به حکومت مصر منصوب کرد
... أَ لَا تَرَوْنَ إِلَى أَطْرَافِکُمْ قَدِ انْتَقَصَتْ وَ إِلَى أَمْصَارِکُمْ قَدِ افْتُتِحَتْ وَ إِلَى مَمَالِکِکُمْ تُزْوَى وَ إِلَى بِلَادِکُمْ تُغْزَى انْفِرُوا رَحِمَکُمُ اللَّهُ إِلَى قِتَالِ عَدُوِّکُمْ وَ لَا تَثَّاقَلُوا إِلَى الْأَرْضِ فَتُقِرُّوا بِالْخَسْفِ وَ تَبُوءُوا بِالذُّلِّ وَ یَکُونَ نَصِیبُکُمُ الْأَخَسَّ وَ إِنَّ أَخَا الْحَرْبِ الْأَرِقُ وَ مَنْ نَامَ لَمْ یُنَمْ عَنْهُ وَ السَّلَامُ .
... آیا شما نمى‏بینید سرزمین شما با حمله دشمن کم شده، و شهرهایتان تحت فرمان آنان در آمده، و کشورهایتان ربوده شده، و در شهرهاى شما جنگ در گرفته خدا شما را بیامرزد، به جانب جنگ با دشمنانتان کوچ کنید، و خود را بر زمین سنگین مسازید که تن به خوارى بسپارید، و به ذلّت برگردید، و پست‏ترین برنامه نصیب شما شود. مرد جنگجو همیشه بیدار و هوشیار است، و هر که از دشمن آسوده بخوابد دشمن نسبت به او نخواهد خفت. و السلام












 



  • نام نام خانوادگی
۳۰
مرداد

مربوط به : بیانات در دیدار هزاران نفر از بسیجیان استان قم‌
تاریخ : 1389/08/02
نوع(ها) : قرآن
کلیدواژه(ها) : ایمان, جهاد, بسیج مستضعفین, عمل

عنوان فیش :[با کلیک روی عنوان زیر، عنوان جدیدی پیشنهاد دهید]

همراهی ایمان با عمل تشخص بسیجی است


متن فیش :
معناى بسیج، توأم کردن ایمان و عمل است؛ عمل مجاهدانه، نه صرفاً عمل شخصى. از نظر اسلام، ایمان مجرد از عمل، یک حداقل است. ایمان کامل و ایمان حقیقى آن ایمانى است که با جهاد در میدان عمل همراه باشد. «و الّذین امنوا و هاجروا و جاهدوا فى سبیل اللَّه و الّذین آووا و نصروا اولئک هم المؤمنون حقّا»؛(1) مؤمن حقیقى آن کسى است که ایمان را با جهاد و هجرت و نصرت همراه میکند. تشخص بسیجى به این است. این فکر غلط و انحرافى که ما ایمان را منهاى عمل و منهاى جهاد، براى تقرب الى اللَّه کافى بدانیم، این آیه و آیات زیادى آن را رد میکنند.(2) بسیج، قائم به همین است که ایمان همراه با عمل، آن هم عمل مجاهدانه باشد.


1) سوره مبارکه الأنفال آیه 74
وَالَّذینَ آمَنوا وَهاجَروا وَجاهَدوا فی سَبیلِ اللَّهِ وَالَّذینَ آوَوا وَنَصَروا أُولٰئِکَ هُمُ المُؤمِنونَ حَقًّا ۚ لَهُم مَغفِرَةٌ وَرِزقٌ کَریمٌ ﴿۷۴﴾
و آنها که ایمان آوردند و هجرت نمودند و در راه خدا جهاد کردند، و آنها که پناه دادند و یاری نمودند، آنان مؤمنان حقیقی‌اند؛ برای آنها، آمرزش (و رحمت خدا) و روزی شایسته‌ای است.




2) سوره مبارکه البقرة آیه 218
إِنَّ الَّذینَ آمَنوا وَالَّذینَ هاجَروا وَجاهَدوا فی سَبیلِ اللَّهِ أُولٰئِکَ یَرجونَ رَحمَتَ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ غَفورٌ رَحیمٌ ﴿۲۱۸﴾
کسانی که ایمان آورده و کسانی که هجرت کرده و در راه خدا جهاد نموده‌اند، آنها امید به رحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان است.




2) سوره مبارکه النساء آیه 95
لا یَستَوِی القاعِدونَ مِنَ المُؤمِنینَ غَیرُ أُولِی الضَّرَرِ وَالمُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللَّهِ بِأَموالِهِم وَأَنفُسِهِم ۚ فَضَّلَ اللَّهُ المُجاهِدینَ بِأَموالِهِم وَأَنفُسِهِم عَلَى القاعِدینَ دَرَجَةً ۚ وَکُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الحُسنىٰ ۚ وَفَضَّلَ اللَّهُ المُجاهِدینَ عَلَى القاعِدینَ أَجرًا عَظیمًا ﴿۹۵﴾
(هرگز) افراد باایمانی که بدون بیماری و ناراحتی، از جهاد بازنشستند، با مجاهدانی که در راه خدا با مال و جان خود جهاد کردند، یکسان نیستند! خداوند، مجاهدانی را که با مال و جان خود جهاد نمودند، بر قاعدان [= ترک‌کنندگان جهاد] برتری مهمّی بخشیده؛ و به هر یک از این دو گروه (به نسبت اعمال نیکشان،) خداوند وعده پاداش نیک داده، و مجاهدان را بر قاعدان، با پاداش عظیمی برتری بخشیده است.




2) سوره مبارکه التوبة آیه 20
الَّذینَ آمَنوا وَهاجَروا وَجاهَدوا فی سَبیلِ اللَّهِ بِأَموالِهِم وَأَنفُسِهِم أَعظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ ۚ وَأُولٰئِکَ هُمُ الفائِزونَ ﴿۲۰﴾
آنها که ایمان آوردند، و هجرت کردند، و با اموال و جانهایشان در راه خدا جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است؛ و آنها پیروز و رستگارند!




2) سوره مبارکه التوبة آیه 88
لٰکِنِ الرَّسولُ وَالَّذینَ آمَنوا مَعَهُ جاهَدوا بِأَموالِهِم وَأَنفُسِهِم ۚ وَأُولٰئِکَ لَهُمُ الخَیراتُ ۖ وَأُولٰئِکَ هُمُ المُفلِحونَ ﴿۸۸﴾
ولی پیامبر و کسانی که با او ایمان آوردند، با اموال و جانهایشان جهاد کردند؛ و همه نیکیها برای آنهاست؛ و آنها همان رستگارانند!




2) سوره مبارکه التوبة آیه 111
إِنَّ اللَّهَ اشتَرىٰ مِنَ المُؤمِنینَ أَنفُسَهُم وَأَموالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ ۚ یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللَّهِ فَیَقتُلونَ وَیُقتَلونَ ۖ وَعدًا عَلَیهِ حَقًّا فِی التَّوراةِ وَالإِنجیلِ وَالقُرآنِ ۚ وَمَن أَوفىٰ بِعَهدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاستَبشِروا بِبَیعِکُمُ الَّذی بایَعتُم بِهِ ۚ وَذٰلِکَ هُوَ الفَوزُ العَظیمُ ﴿۱۱۱﴾
خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خریداری کرده، که (در برابرش) بهشت برای آنان باشد؛ (به این گونه که:) در راه خدا پیکار می‌کنند، می‌کشند و کشته می‌شوند؛ این وعده حقّی است بر او، که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده؛ و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اکنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدی که با خدا کرده‌اید؛ و این است آن پیروزی بزرگ!




2) سوره مبارکه الحجرات آیه 15
إِنَّمَا المُؤمِنونَ الَّذینَ آمَنوا بِاللَّهِ وَرَسولِهِ ثُمَّ لَم یَرتابوا وَجاهَدوا بِأَموالِهِم وَأَنفُسِهِم فی سَبیلِ اللَّهِ ۚ أُولٰئِکَ هُمُ الصّادِقونَ ﴿۱۵﴾
مؤمنان واقعی تنها کسانی هستند که به خدا و رسولش ایمان آورده‌اند، سپس هرگز شکّ و تردیدی به خود راه نداده و با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کرده‌اند؛ آنها راستگویانند.




2) سوره مبارکه الصف آیه 11
تُؤمِنونَ بِاللَّهِ وَرَسولِهِ وَتُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللَّهِ بِأَموالِکُم وَأَنفُسِکُم ۚ ذٰلِکُم خَیرٌ لَکُم إِن کُنتُم تَعلَمونَ ﴿۱۱﴾
به خدا و رسولش ایمان بیاورید و با اموال و جانهایتان در راه خدا جهاد کنید؛ این برای شما (از هر چیز) بهتر است اگر بدانید!




  • نام نام خانوادگی
۳۰
مرداد


1-حضرت آیت الله العظمی خامنه ای

توسل به حضرت مهدی(عج)

توسلانی که در زیارات مختلف وجود دارد و بعضی از آنها هم سندهای معتبری دارد، بسیار با ارزش است. توسل، توجه و انس با آن بزرگوار از دور است. این انس به معنای این نیست که کسی ادعا کند من خدمت حضرت می رسم یا صدای ایشان را می شنوم؛ ابداً این طور نیست. غالب آنچه در این زمینه گفته می شود، ادعاهایی است که یا دروغ است، یا تصور و تخیل آنها آدم های دروغگویی نبودند، اما خیال می کردند، تصور می کردند و تخیلات خودشان را به عنوان واقعیت برای این و آن نقل می کردند! نبایستی تسلیم این ها شد. راه درست و منطقی آن توسل از دور است؛ توسلی که امام آن را از ما می شنود و ان شاء الله می پذیرد؛ ولو اینکه ما با مخاطب خودمان از دور داریم حرف می زنیم؛ اشکالی ندارد. خدای متعال سلام سلام دهندگان و پیام پیام دهندگان را به آن بزرگوار می رساند. این توسلات و این انس معنوی بسیار خوب و لازم است. (1)

2- حضرت آیت الله محمد تقی بهجت

مهم تر از دعا برای فرج

مهم تر از دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی(عج) دعا برای بقای ایمان، ثبات قدم در عقیده و انکار نکردن حضرت تا ظهور او است. (2) تا رابطه ما با ولی امر امام زمان(عج) قوی نشود، کار ما درست نخواهد شد و قوت رابطه ما با ولی امر(عج) هم در اصلاح نفس است. (3)

3- حضرت آیت الله سید علی سیستانی

توقیت و تطبیق، بازی با عقاید مردم

توقیت ها و تطبیق ها برای نزدیک بودن ظهور حضرت حجت(عج) بسیار نگران کننده است و این مطالب عقاید مردم را هدف گرفته و باعث تضعیف اعتقادات جامعه می شود. چنین جریاناتی نباید در کشوری مانند ایران شکل بگیرد. یک روز شعیب بن صالح را به یک فرد و بار دیگر به فرد دیگری تطبیق می کنند، این مسائل نگران کننده است. مردم از این جریانات پرهیز کنند و مراقب باشند، چون این مطالب با عقاید آنها بازی می کند و باعث تضعیف معتقداتشان می شود. (4)

4- حضرت آیت الله عبدالله جوادی آملی

امام زمان ناظر اعمال ما

امام زمان (عج) همه اعمال را می بیند و هفته ای دو بار هم همه اعمال را به حضورش گزارش می دهند. این دو آیه ای که در سوره ی مبارکه توبه است که «سَیَریَ الله عَمَلَکُم وَ رَسُولُهُ» و «قُلِ اعمَلُوا فَسَیرَی اللهُ عَمَلکُم وَ رَسُولُهُ» یعنی او می بیند. این برای ما خیلی اثر دارد.
ما برای اینکه مواظب حرف هایمان باشیم لازم است متوجه این امر باشیم؛ مثلاً الآن به ما گفتند وجود مبارک امام باقر(عج) یا امام صادق(عج) آمده بروید حضورش، ما چطور می رویم؟ همین طور می رویم یا خودمان را جمع و جور می کنیم؟ ما باید باور کنیم که حضرت می بیند. حالا هفته ای دو بار گزارش های عمومی دارد. هیچ کاری نیست مگر اینکه او می بیند. جریان عرض اعمال یک امر جدی است و ما را که به این معتقدیم واقعاً می لرزاند. خجالتی حیایی شرمی باید باشد! در کنار سفره او نشستیم که در دعای عدیله دارد «بِیُمنِه رزق الوری» آن وقت در حضور او هم داریم هر حرفی را می زنیم!(5)

5- حضرت آیت الله حسین وحید خراسانی

امام زمان(عج) رحمه اللعالمین

امام زمان (عج) وقتی می آید تجسم پیغمبر خاتم است. پیغمبر خاتم که بود؟ «وما ارسلناکَ الا رحمهً للِعالمین». وجود امام زمان (عج) رحمه للعالمین است؛ بعضی از نادان ها تصور می کنند می آید قلع و قمع می کند؛ بعد فکر می کنند وقتی ما را می کشد پس چرا در انتظارش باشیم؟! اینقدر شعور نیست که درک کند...؛ باغ را دیده ای؟ باغبان می آید در باغ خارها را از زمین می کشد.
باید بکشد یا نه؟! باغ برای پرورش گل است، نه برای خار. همان طوری که باغبان از باغ خارها را درو می کند، امام زمان (عج) هم خارهای باغ انسانیت را درو می کند. اگر گل بشوی پرورشت می دهد همه باید دعای فرج را بخوانید. در طول سال هم این برنامه را ترک نکنید. (6)

6- حضرت آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی

عصر غیبت، عصر امتحان و وظیفه ما

فرق ایمان به غیبت در عصر غیبت با اعصار دیگر این است که مؤمنین تخلیص [خالص] وتمحیص [آزمودن] می شوند؛ امتحانات شدید برایشان پیش می آید که بسیاری در این امتحانات ساقط می شوند. زن ها، مردها، جوان ها و حکام و مسئولین حتی علماء همه امتحانات خاص دارند. از جهت ظهور بدعت ها، از جهت اصرار بر ملاهی [به آلات لهو و لعب پرداختن] و مناهی [گناهان] و ترویج منکرات و ترک امر به معروف، و نفی سنت ها مسائلی پیش می آید که فتنه و فساد و اعراض از حق، ظاهر و بلکه مورد افتخار و اعطاء جوایز می شود. در این شرایط دشوار و مسئولیت های سنگین، افراد شجاع و دلسوز و با ایمان باید به یاری اسلام بشتابند و امر به معروف و نهی از منکر نمایند. برنامه ها و روش های غیر اسلامی را محکوم و به مردم معرفی نمایند، و بر حفظ هویت اسلامی پافشاری کنند و فداکاری نمایند. (7)

7- حضرت آیت الله حسین نوری همدانی

ویژگی های منحصر به فرد حضرت مهدی

تمام نعمت هایی که خداوند امروز به ما عطا می کند به واسطه وجود حضرت مهدی(عج) است. خداوند ویژگی های برجسته ای به حضرت مهدی(ع) داده که به هیچ یک از امامان معصوم (ع) عطا نکرده است. تمام صفات پیغمبران از حضرت نوح(ع) تا حضرت محمد(ص) در حضرت مهدی (ص) جمع شده است. حضرت ولی عصر (عج) طول عمر و بردباری را از نوح (ع) بت شکنی را از ابراهیم (ع)، قیام در مقابل جبار را از موسی (ع) قضاوت را از سلیمان(ع)، جمال و ملک داری را از یوسف(ع)، معجزات روشن را از عیسی(ع) و قیام و انقلاب جهانی را از حضرت محمد(ص) به ارث برده اند. تمام فرشتگانی که در رکاب آن حضرت بودند و حتی فرشتگان جنگ بدر و احد به علاوه 313 نفر از نخبگان مخصوص از سراسر شهرهای اسلامی در خدمت ایشان خواهند بود. این ها تحولاتی بزرگ است که زمینه سازی می خواهد. تمام این زمینه ها باید توسط مسلمانان و شیعیان به وجود بیاید و از همه مهم تر مردم آمادگی پذیرفتن فرمایشات ایشان را داشته باشند. (8)

حضرت آیت الله سید محمد علی علوی گرگانی

برای تحکیم عقیده مهدویت، تلاش کنیم

شبهه افکنان امروز تلاش می کنند تا مردم را از فرهنگ مهدویت دور کند و با ایجاد شبهه های فراوان به دنبال نفی اصل ظهور و مهدویت هستند تلاش کنیم تا اعتقادات مردم هر روز محکم تر و ایمان آنان به وجود مقدس امام زمان (عج) بیشتر شود. هر چه اعتقاد به وجود مقدس امام زمان (عج) در آحاد جامعه بیشتر شود، انگیزه بیشتری برای مبارزه با انحرافات به وجود می آید.
آنچه از آیات و روایات به دست می آید این است که ائمه اطهار (ع) همگی دست به دست هم داده اند تا مردم به وجود مقدس حضرت ولی عصر(عج) اعتقاد و به ظهور وی امید داشته باشند و از دایره امید خارج نشوند. ما هم باید این گونه عمل کنیم. باید برای حل مشکلات کشور دست به دامن اهل بیت (ع) به ویژه امام زمان(عج) شویم. (9)

9- حضرت آیت الله حسین مظاهری

وعده تخلف ناپذیر خدا

از نظر روایات ما و نیز آیات شریفه، حکومت مهدی روحی فداه، حکومتی مبارک، پر برکت، با رأفت، با فضیلت و سرانجام با حکومت صد در صد مطلوب رأی انسان ها است. انسان با فضیلت می تواند سه آرزو داشته باشد: تسلط او بر جهان، انتشار حقیقت و فضیلت در جهان و رفع هرگونه نارسایی از آن، قرآن می فرماید: حکومت مهدی(عج)، چنین است: « وَعَدَ اللهُ الَّذین آمِنُوا مِنکُم وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَستَخلِفَنَّهُم فِی الاَرضِ کَمَا استَخلَفَ الَّذین مِن قَبلِهم و لِیمَکَنَنَّ لَهُم دِینَهُم الَّذِی ارتَضی لَهُم وَ لِیُبَدَّ لَنَّهُم مِن بَعدِ خَوفِهِم اَمنَاً» خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند وعده کرده که شما را در این سرزمین جانشین دیگران کند، آنچنان که اسلام و گذشتگان آنان را جانشین کرد و نیز دینشان را آن دینی که برای ایشان پسندیده استقرار دهد و از پی ترسی که داشتند امنیت روزیشان فرماید.
این وعده خدا است و تخلف ندارد. این وعده خدا است برای مهدی(عج) و یارانش. این وعده خدا است برای شیعه، برای افراد شایسته، برای افراد منتظر فرج. (10)

پی نوشت ها :

1. بیانات معظم له در دیدار اساتید و فارغ التحصیلان تخصصی مهدویت 18/ 4/ 1390.
2. در محضر بهجت: ج 2، ص 101.
3. فیضی از ورای سکوت، ص 65.
4. به نقل از آیت الله نجم الدین طبسی.
5. سایت تبیان.
6. سایت اسرا.
7. پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی.
8. پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
9. دیدار معظم له با اعضای هیأت علمی و مدیران مؤسسه آینده روشن و اعضای دبیرخانه همایش بین المللی دکترین مهدویت
10. سایت حضرت آیت الله مظاهری.

منبع :نشریه دوماهنامه امان، شماره 42
 راسخون

  • نام نام خانوادگی
۲۵
تیر
  • نام نام خانوادگی
۲۲
خرداد

عبادت که هدف آفرینش انسان است، اسراری دارد; اسرار عبادت غیر از آداب و احکام آن است . احکام عبادت، همین واجبات است که در کتاب های فقهی بیان شده است، مانند واجبات و ارکان نماز . آداب نماز مانند آهسته دعا کردن، پاره ای از این آداب در کتاب های فقهی آمده است و برخی در کتاب های اخلاقی، اما اسرار عبادات ارواح و باطن های عبادت است که با باطن انسان در ارتباط است و انسان با باطن عبادت محشور می شود، این گونه بحث ها در کتاب های عرفانی بیان شده است .

در این مقال به اسرار نماز - که از مهم ترین عبادت هاست - پرداخته می شود .

عبادات ظاهری دارند و باطنی و سری، به ما گفته اند که آن اسرار را فراگیریم و بدان ها عمل کنیم . نماز خواندن و روزه گرفتن و وضو گرفتن و دیگر تکالیف جزء احکام الهی است . هر یک از احکام برای آن است که انسان به اسرار آنها پی ببرد و آزاد شود .

مرحوم شهید - رضوان الله تعالی علیه - نقل فرموده است (1) که همواره رسول خدا (ص) بعد از نماز صبح، بین الطلوعین، در مسجد می نشستند و به سؤال های مردم پاسخ می دادند . روزی دو نفر نوبت گرفتند تا سؤالاتی طرح کنند . حضرت به اولی فرمود: گرچه شما قبل از آن برادر آمده اید لکن نوبتتان را به ایشان بدهید، چون شما اهل کرم و ایثارید و او کار لازمی دارد و عجله دارد . این ادب رعایت نوبت را حضرت در آن جا آموختند . بعد فرمودند: من بگویم شما برای چه آمده اید یا شما می گویید؟ عرض کردند یا رسول الله! شما بفرمایید .

فرمودند: یکی برای یاد گرفتن مسائل حج آمده است و دیگری برای مسائل وضو گرفتن، آن گاه سؤال ها را جواب فرمود:

اما معنای وضو گرفتن - شستن صورت و دست ها و مسح سر و پاها در وضو، رازی دارد: شستن صورت در وضو یعنی خدایا هر گناهی که با این صورت انجام دادم آن را شست و شو می کنم که با صورت پاک به جانب تو عبادت کنم و با پیشانی پاک سر بر خاک بگذارم . شستن دست ها در وضو یعنی خدایا از گناه دست شستم، و گناهانی را که با دستم مرتکب شده ام، دستم را تطهیر می کنم . مسح سر در وضو یعنی خدایا از هر خیال باطل و هوس خام که در سر پرورانده ام سرم را تطهیر می کنم و آن خیال های باطل را از سر به دور می اندازم . مسح پا یعنی خدایا من از جای بد رفتن پا می کشم و این پا را از هر گناهی که با آن انجام داده ام تطهیر می کنم .

اگر کسی بخواهد نام مبارک حق تعالی را بر زبان آورد، باید دهان را تطهیر کند . مگر می شود انسان با دهان ناشسته نام خدا را ببرد، باید دهان را با آب مضمضه کند و بشوید .

این گوشه ای از اسرار وضو گرفتن است . اگر ما می بینیم از نماز و عبادت لذت نمی بریم برای آن است که به این اسرار آشنا نیستیم . آنها که از عبادت لذت می برند چیزی را به این عبادت تبدیل و تعویض نمی کنند .

مرحوم ابن بابویه نیز از امام هشتم نقل فرموده است که امام رضا - سلام الله علیه - به یکی از شاگردانشان به نام محمد بن سنان مرقوم فرمود: «ان علة الوضوء التی من اجلها صار علی العبد غسل الوجه و الذراعین و مسح الراس والقدمین . فلقیامه بین یدی الله تعالی و استقباله ایاه بجوارحه الظاهرة و ملاقاته بها الکرام الکاتبین . فیغسل الوجه للسجود و الخضوع و یغسل الیدین لیقلبهما و یرغب بهما و یرهب و یتبتل و یمسح الراس والقدمین لانهما ظاهران مکشوفان یستقبل بهما کل حالاته و لیس فیهما من الخضوع والتبتل ما فی الوجه والذراعین » . (2)

فرمود: سر وضو گرفتن و غسل و مسح این است که انسان با اعضای پاک متوجه خداوند سبحان گردد . آیا می شود انسان با چشم گناه بکند و با همان چشم و صورت متوجه خداوند بشود؟ و اصولا اسرار الهی حقایقی است که «لایمسه الا المطهرون » . (3) اگر حقیقت قرآن را جز افراد باطهارت نمی یابند، حقیقت این عبادات را هم جز افراد پاک نمی یابند . آن گاه عبادت در کام انسان لذت پیدا می کند و هیچ چیزی انسان را به خود مشغول نخواهد کرد .

در این حدیث شریف سخن از ملاقات خدا و استقبال فرشتگان است . انسان ملائکه را می بیند، سخنان آنان را می شنود . این که می بینیم ما نماز می خوانیم و چیزی از نورانیت احساس نمی کنیم برای آن است که نماز را با آداب و اسرار آن نخواندیم . خاصیت نماز، در معرفت باطن آن است . اگر انسان با این اسرار آشنا شد و آن گاه در راه خدا شربت شهادت نوشید، خون او با دیگر خون ها یکسان نیست .

هر شهیدی آن قدرت را ندارد که نظام اسلامی را تحکیم کند . گاهی هزاران نفر باید شهید شوند تا سدی در برابر سیل بیگانگان باشند، گاهی یک نفر سیل را برمی گرداند . گرچه برای شهید مقامی است بس عظیم، اما همه شهدا در یک درجه نیستند . آن کسی که عارف تر و عالم تر و آگاه تر و با فرشتگان خدا در زمان حیاتش ملاقات ها داشته است، خون او هم مؤثرتر است .

در وضو، شستن صورت با صابون لازم نیست، شستن صورت با نیت لازم است . اگر کسی صورت را با این قصد بشوید که خدایا برای وضو گرفتن و امتثال امر تو و نماز خواندن صورتم را از هر گناه شستم و تطهیر کردم که با چهره ای پاک به سوی تو و در خاک تو بیفتم، او به اسرار عبادت پی برده است و با فرشتگان ملاقات کرده و ملاقات می کند . دست ها را می شوید تا با دست پاک خدا را بخواند و به دعا برخیزد; و سر و پا را مسح می کند چون در نماز سر او پیداست و پاهای او به طرف قبله است، باید با فکر و پای پاک به طرف خداوند سبحان بایستد و لذت ببرد . این گوشه ای است از آن چه در مورد وضو بیان فرموده اند .

گوشه ای از اسرار نماز

اما نماز، درباره نماز نیز از رسول خدا نقل شده است که فرمودند: «ما من صلوة یحضر وقتها الا نادی ملک بین یدی الناس: ایها الناس قوموا الی نیرانکم التی اوقدتموها علی ظهورکم فاطفئوها بصلاتکم » . (4) هیچ نمازی نیست مگر آن که در وقت نماز فرشته ای به مردم می گوید ای مردم برخیزید آن آتش هایی که با دست خود بر پشت خود روشن کرده اید با نماز خاموش کنید .

چنان نیست که ما نگاه ناروایی که کردیم، سخن بدی که گفتیم، بی راهه ای که رفتیم، از ما جدا و دور باشد، همه اینها آتش هایی است که با دست خود روشن کرده ایم و بر دوش حمل می کنیم و نمی دانیم که خروارها آتش بر دوش ماست .

انسان خود آتش و هیزم افروخته می شود: «و اما القاسطون فکانوا لجهنم حطبا» . (5) آنها که اهل قسط و ظلم هستند، خود هیزم جهنم اند . انسان به صورت آتش و هیزم افروخته ای مجسم می شود .

اگر خداوند اهل قسط و عدل را دوست دارد، اهل قسط و ظلم را هم دشمن دارد، و آنها هیزم افروخته جهنم اند . بسیاری از کارهای ماست که به صورت آتش بر دوش، انباشته است و ما احساس نمی کنیم . معلوم می شود اگر کسی نماز خواند نه تنها گرفتار گناهانی بعد از نماز نمی شود بلکه آتش هایی را نیز که قبلا روشن کرده است خاموش می کند و می شود «نور» .

از امام صادق - سلام الله علیه - نقل شده است که اگر خداوند سبحان بخواهد برکتی به انسان مرحمت کند آن را در بهترین حال عطا می فرماید، و بهترین حالت در محراب بودن و در جنگ با دشمن درونی است . خدای سبحان اگر به زکریا، یحیی را مرحمت کرده است در حال عبادت این بشارت به او داده شده است . «امام صادق - علیه السلام - فرمود: ان طاعة الله - عزوجل خدمته فی الارض و لیس شی ء من خدمته یعدل الصلوة فمن ثم نادت الملائکة زکریا - علیه السلام - و هو قائم یصلی فی المحراب » ; (6) اعت خداوند آن است که انسان در زمین، خداوند را خدمت کند و چیزی از خدمت او به اندازه نماز نمی ارزد و به همین هت بشارت در حال عبادت به زکریا داده شده است .

نماز یک نهر روان و یک چشمه کوثر است، همه آتش های گذشته را خاموش می کند، و هم نمی گذارد انسان بعدا گرفتار آتش شود . هم جلو بدی ها را می گیرد و هم آن بدی های گذشته را از بین می برد . این خاصیت نماز است که در قرآن کریم بدان اشاره شده است: «ان الصلوة تنهی عن الفحشاء والمنکر و لذکرالله اکبر والله یعلم ما تصنعون » . (7)

بیانی از امام صادق - سلام الله علیه - نقل شده است که فرمود: «اول ما یحاسب به العبد عن الصلوة فاذا قبلت قبل منه سائر عمله و اذا ردت علیه رد علیه سائر عمله » . (8)

اول چیزی که از انسان سؤال می کنند نماز است، اگر نماز قبول شد سایر اعمال هم قبول است . نماز و نمازگزار را قرآن کریم به خوبی معرفی فرموده است . نمازگزار کسی است که مسائل مالی به عهده او نیست، طمع و آز در درون او نیست . وقتی که طبیعت دنیاپرست انسان را خدای خالق انسان تبیین می کند: «ان الانسان خلق هلوعا; اذا مسه الشر جزوعا و اذا مسه الخیر منوعا» . این مفاسد طبیعت انسان را تشریح می کند آن گاه می فرماید: «الا المصلین » . (9) نمازگزاران از این رذایل محفوظ اند . معلوم می شود نماز مساله ای است که انسان را از رذایل محفوظ و تطهیر می کند . بنابراین تطهیر انسان از همین نماز خواهد بود، زیرا نماز بسیاری از فضایل را برای انسان تحصیل، و بسیاری از رذایل را برطرف می کند .

باز امام ششم فرمود: «ان العبد اذا صلی الصلوة فی وقتها و حافظ علیها ارتفعت بیضاء نقیه . تقول حفظتنی حفظک الله و اذا لم یصلها لوقتها و لم یحافظ علیها ارتفعت سوداء مظلمه تقول ضیعتنی ضیعک الله » ; (10) انسان وقتی نماز را در اول وقت خواند، این نماز به صورت یک امر تابان جلوه می کند و می گوید: تو مرا حفظ کردی خدا تو را حفظ کند . (معلوم می شود نماز یک حقیقتی دارد، زنده است، روحی دارد، برای همیشه هست، دعا می کند و دعای نماز هم همیشه مستجاب است . آن روح نماز است) و اگر کسی نماز را نخواند و یا در وقت نخواند، به صورت یک چهره تاریک در می آید و می گوید: تو مرا ضایع کردی خدا تو را ضایع کند .

بهترین فرصت در حالات نماز همان حال سجده است که امام صادق - سلام الله علیه - فرمودند انسان هر چه به خاک نزدیک می شود به خدا نزدیک تر می شود: «اقرب ما یکون العبد الی الله - عزوجل - و

هو ساجد» (11) . که امیرالمؤمنین - سلام الله علیه - در نهج البلاغه از رسول الله نقل فرموده است که حضرت فرمود: من در تعجبم از کسی که چشمه ای بر در منزل اوست و شبانه روز پنج بار در آن چشمه شست و شو می کند مع ذلک آلوده است . (12) فرمود: نماز مثل چشمه زلالی است که انسان نمازگزار در این وقت های پنج گانه در آن شست وشو می کند . نماز کوثری است که انسان را تطهیر می کند . قهرا اگر ما از نماز این طهارت را در خود احساس نکردیم باید بپذیریم که آن نماز واقعی را نخوانده ایم . ممکن است نمازمان صحیح باشد، لکن مقبول نیست، زیرا آن نمازی مقبول است که روح انسان را تطهیر کند و با انسان سخن گوید و او را مژده دهد .

از امام صادق - سلام الله علیه - نقل شده است: «لا تجتمع الرهبة والرغبة فی قلب الا وجبت له الجنة; (13) اگر انسان از خدا ترسید و به خدا علاقه مند بود، بهشت برای او لازم است » . گاهی انسان خدا را وسیله قرار می دهد که به بهشت برسد، این ناشی از همت های پست است که خدا از آن کراهت دارد . اما زمانی از خدا چیزی نمی طلبد، جز خود خدا را و حب و لقای او را، در این جا خداوند سبحان او را به این نعمت عظیم متنعم می کند . فرمود هیچ عبدی نیست که در قلب او رغبت به خدا و ترس از خدا قرار بگیرد، مگر آن که بهشت برای او واجب شود . وقتی که نماز می خوانید با قلب متوجه خداوند سبحان باشید . قلب را انسان وقتی در نماز می تواند مهار کند که چشم و گوش را بیرون نماز مهار کرده باشد . اگر در بیرون نماز و در حالت عادی چشم انسان و گوش وی، یله

و رها بود، آن خاطرات ذخیره شده در هنگام نماز مزاحم انسان می شود . ولی اگر در بیرون نماز، چشم و گوشش را حفظ کرد، در نماز دشمن درونی هجوم نمی آورد . مهم آن است که انسان در بیرون نماز، خود را حفظ کند .

به ما فرمودند: «طهروا افواهکم فانها طرق القرآن » . (14) دهان را پاک کنید زیرا دهان انسان، راه قرآن است . نه فقط دندان را با مسواک پاک کنید، بلکه دندان و زبان و فضای دهان را هم پاک نگه دارید و هم از گفتن حرف مشکوک بپرهیزید . این دهان را پاک کنید برای این که قرآن باید از این دهان عبور کند . اگر قرآن، که کوثر چشمه زلال است، از یک دهان لایه روبی نشده عبور کند بی اثر است، رنگ می گیرد، بو می پذیرد . چرا باید دهان ها را پاک کنید؟ چون می خواهید قرآن بخوانید و سخن شما در دیگران اثر کند و خودتان هم که می شنوید متاثر شوید .

سپس فرمود: شما اگر با قلبتان متوجه خدای سبحان باشید، او چندین پاداش به شما مرحمت می کند، گذشته از اقبال الهی و گذشته از بهشت، خداوند متعال دل های دیگران را متوجه شما می کند و شما محبوب دل های مردم می شوید . چه ذخیره ای بالاتر از این که دل های مؤمنین به طرف انسان متوجه باشد . در مشکلات، مؤمینن یار انسان اند . دعای مؤمن نسبت به انسان مؤثر است . فرمود: خدا قلب های دیگران را متوجه شما می کند . مگر نه آن است که انسان می خواهد محبوب مؤمنین باشد و مؤمنین او را بخواهند و به او علاقه مند باشند، مشکل او را حل کنند، برای او دعا کنند، طلب آمرزش کنند . چه وقت انسان محبوب دل های اهل ایمان می شود؟ چه وقت مؤمنین انسان را می خواهند و می طلبند؟ وقتی که انسان قلبش را متوجه خدا کند، مخصوصا در حالت نماز .

اگر می بینیم که دل ها متوجه یک مقام اند، این را مقلب القلوب متوجه کرده است . و این راه هم برای دیگران باز است، برای همه ما باز است ولو به مقدار مسیرمان . لذا فرمودند: هیچ بنده مؤمنی نیست که در نماز قلبش را متوجه خداوند سبحان کند، مگر آن که خدا قلوب مؤمنین را متوجه او می کند، گذشته از آن که او را به بهشت متنعم و برخوردار خواهد کرد . این خیر دنیا و آخرت است .

وقت نماز

هر یک از نمازها مزیتی دارند . در بین نمازها، نماز ظهر خصوصیتی دیگر دارد . «حافظوا علی الصلوات والصلوة الوسطی » (15) روایات، صلوة وسطی را به نماز ظهر تفسیر کرده اند (16) و فرمودند: وقتی آفتاب از دایره نصف النهار زایل شد و ظهر فرا رسید نگذارید نماز ظهر شما به تاخیر افتد . هنگام زوال ظهر درهای رحمت باز است و از خدای سبحان رحمتی را مسالت کنید . در این وقت هرگز به فکر خود نباشید که خدایا ما را بیامرز یا پدر و مادر ما را بیامرز یا دوستان ما را بیامرز . بیانی از امام هشتم امام رضا - سلام الله علیه - رسیده است که «لک الحمد ان اطعتک و لا حجة لی ان اعطیتک لی و لا لغیری فی احسانک و لا عذر لی ان اسات ما اصابنی من حسنة فمنک یا کریم . اغفر لمن فی مشارق الارض و مغاربها من المؤمنین والمؤمنات » (17) همت ها را همیشه بلند بگیرید، نظرتان همیشه بلند باشد که خدایا همه مؤمنین عالم را رحمت کن .

هنگام زوال ظهر درهای آسمان رحمت باز است، لذا یکی از اسرار جنگ در اسلام این است که جنگ مستحب است از ظهر به بعد شروع شود و قبل از ظهر مکروه است . (18) مگر این که دشمن حمله کند، در این صورت در تمام اوقات انسان می تواند حمله او را پاسخ دهد .

جنگ کردن قبل از ظهر مکروه است اما از ظهر به بعد مستحب است، چرا؟ راز این نکته در کتاب های فقهی ما - که از این روایات استفاده کرده اند - این چنین بیان شده است که: درهای رحمت هنگام ظهر باز است، بلکه خدای سبحان قلب کفار و منافقین را هدایت کند که به اسلام گرایش پیدا کنند و خونی ریخته نشود . این راز جهاد در میدان جنگ است که آن هم حکمی خاص دارد . بعد از این نکته مرحوم صاحب جواهر - رضوان الله علیه - می گوید: سید الشهداء حسین بن علی بن ابی طالب - علیه السلام - شخصا از ظهر به بعد روز عاشورا وارد میدان شده است، اصحابش قبل از ظهر دفاع کرده اند، اما آن چه مربوط به خود حضرت است از ظهر به بعد است، لذا نماز ظهر را در آن حالت خوانده اند، سپس وارد میدان شدند . ظهر که می شود درهای رحمت باز است، وقتی که درهای رحمت باز شد انسان از خدای سبحان رحمت کامله مسالت می کند .

از رسول خدا - علیه آلاف التحیة والثناء - نقل شده است: «اذا زالت الشمس فتحت ابواب السماء و ابواب الجنان واستجیب الدعاء فطوبی لمن رفع له عنه ذلک عمل صالح » (19) هنگام زوال، درهای رحمت و درهای بهشت باز است و دعاها هم مستجاب است، خوشا به حال کسی که هنگام زوال، عمل صالحی از او به آسمان معنا رفعت یابد که اگر عمل رفت عامل هم می رود . چنین نیست که عمل از عامل جدا باشد و عمل را در یک نامه بنویسند و او تنها بالا برود . آن جان عمل که نیت است ممکن نیست از انسان جدا باشد . عمل مانند بخار یا دود نیست . عمل واقعیتی است که از جان آدم جدا نیست و ممکن نیست عمل را بالا برند و جان آدم و آن حقیقتی که منشا این عمل است در زمین باشد . اگر عمل بالا می رود عامل هم بالا می رود، انسان آسمانی و فرشته می شود . وصف انسان، سماوی می شود .

این معنای عقلی را امیرالمؤمنین - سلام الله علیه - در بیان لطیفی تبیین فرمودند: «فاعل الخیر خیر منه و فاعل الشر شر منه » (20) بهتر از هر عمل خیری آن انسانی است که آن عمل خیر را انجام می دهد، اگر نماز فضیلت دارد و بالا می رود، بهتر از نماز، نمازگزار است، چون این نماز اثر و فعل اوست . چگونه می شود نماز بالا برود و نمازگزار بالا نرود، چگونه می شود روزه بالا برود و روزه دار بالا نرود . هم چنین بدتر از هر عمل بد همان عامل آن عمل است، زیرا عمل بد و شر، اثر آن شخص است، چگونه می شود اثر از مؤثر قوی تر باشد .

در بعد فضیلت اگر اعمال خیر بالا می رود آن روح انسان که عامل این اعمال خیر است آن هم یقینا بالا می رود .

فرمودند: اگر می خواهید بالا بیایید راهش این است . به ما گفته اند بالا بیایید .

انبیا به امت هایشان می فرمایند: بالا بیایید . رسول خدا - علیه آلاف التحیة والسلام - به امت اسلامی می فرماید: «تعالوا اتل ما حرم ربکم علیکم » . (21)

وقتی قرآن کریم سخن از نماز به میان می آورد، می فرماید نماز بخوانید تا یاد مرا زنده کنید: «اقم الصلوة لذکری » (22) اگر من در یاد شما به وسیله نماز ظهور کنم، و اگر یاد خدا به وسیله نماز ظهور کرد آن قلب مطمئن است .

و از طرفی یاد خدا دل ها را مطمئن می کند: «الا بذکر الله تطمئن القلوب » . (23) پس دل انسان نمازگزار مطمئن است، چیزی او را نمی هراساند، هرگز از غیر خدا نمی ترسد، هیچ دشمنی چه از درون و چه از بیرون نمی تواند او را بهراساند، زیرا اهل نماز اهل یاد حق هستند و یاد حق عامل طمانینه است . اگر کسی مطمئن شد دیگر هراسناک نیست، از هیچ عاملی نمی ترسد .

نمازگزاران

در سوره معارج درباره اسرار نماز می فرماید: طبع انسان در برابر شداید جزع می کند، و اگر خیری به او رسید سعی می کند انحصار طلب باشد و به دیگران ندهد . این طبع انسان است و نه فطرت انسان . فطرت انسان بر توحید است .

طبیعت انسان بر رجس و رجز و آلودگی است . آن چه را فطرت است انبیا احیا می کنند . آن چه طبیعت است آلودگی است: «ان الانسان خلق هلوعا، اذا مسه الشر جزوعا، و اذا مسه الخیر منوعا، الا المصلین » . (24) اگر رنج و شری به او برسد جزع و بی تابی می کند، صبر را از دست می دهد; و اگر خیری به او برسد سعی می کند که به دیگران نرساند و مناع خیر باشد . اما نمازگزاران طبیعت را کوبیدند و فطرت را احیا کردند . خاصیت نماز احیای فطرت است . نمازگزار کسی است که سرکشی طبیعت را رام کند، نمازگزار در شداید جزع نمی کند، و اگر خیری به او رسید منع نمی کند و به دیگران می رساند . نمازگزار را در این سوره معرفی کرد، و در حقیقت اسرار نماز را بیان کرد و خاصیت نماز را تشریح فرمود .

مصلین کیان اند: «الذین هم علی صلوتهم دائمون » . (25) آنان همواره نمازشان را می خوانند و هرگز نماز را ترک نمی کنند و به برکت نماز این چنین خواهند بود .

«والذین فی اموالهم حق معلوم، للسائل والمحروم » . (26) نمازگزار کسی است که همه آن چه در اختیار اوست به خود اختصاص نمی دهد . سخن از مال حلال است نه مال حرام; اگر کسی از مال حرام بخشش کرد که طرفی نمی بندد; آن کس که از راه حلال به دست آورد مالک مال می شود، فرمود: نمازگزار کسی است که مال او حساب شده است، دیگران در مال او سهمی دارند . دیگران دو قسم اند: عده ای سائل اند که روی سؤال دارند; و عده ای روی سؤال هم ندارند، یا دسترسی ندارند . نمازگزار کسی است که اموال او مورد تعلق حق دیگران قرار می گیرد .

«والذین یصدقون بیوم الدین » . (27) نمازگزاران کسانی هستند که به قیامت باور دارند; چون یاد معاد است که انسان را طاهر می کند، و همه مشکلات بر اثر فراموشی قیامت است . وقتی قرآن علت تبهکاری تبهکاران را می شمارد، می فرماید: «لهم عذاب شدید بما نسوا یوم الحساب » . (28) چون روز حساب را فراموش کردند تن به گناه دادند . نمازگزار قیامت را فراموش نمی کند، آن را باور دارد .

«والذین هم من عذاب ربهم مشفقون » . (29) اینها از عذاب خدای سبحان هراسناک اند . نماز آن است که انسان را از قیامت هراسناک کند . نماز آن است که انسان را به یاد معاد متذکر کند .

«ان عذاب ربهم غیر مامون » . (30) چه کسی در امان است که گرفتار عذاب خدا نشود، مگر انسان برگه ایمنی دریافت کرده است .

آن گاه قرآن در تتمه بیان خواص نماز می فرماید: «والذین هم لاماناتهم و عهدهم راعون » . (31) آنان که امانت های خود را، چه مالی و چه غیر مالی، رعایت می کنند و تعهداتی را که دارند، چه بین خود و خدا و چه بین خود و دیگران، عمل می کنند . خدا آن قدر به ما نزدیک است که به ما می فرماید با من عهد ببندید، مرا طرف معامله خود قرار بدهید . برخی از بزرگان رساله هایی نوشته اند به نام «رساله عهد» . یکی از اینها نوشته ابن سیناست که تعهدات خود را در آن رساله بیان می کند . اینان عهد می کنند که زبان جز به ذکر حق باز نکنند، در مجالس گناه شرکت نکنند، در محافلی که سودی ندارد حضور پیدا نکنند و . . . در این عهدنامه ها مواد عهدی بین خود و خدای را توضیح می دهند . مؤمن با خدای

خود عهدی دارد و خدا آن قدر نزدیک است که مؤمن می تواند با او عهد ببندد .

«والذین هم بشهاداتهم قائمون » . (32) کسانی که در شهادت های خود ایستادگی می کنند، اگر به وحدانیت حق شهادت می دهند، می ایستند، اگر به رسالت حق شهادت می دهند می ایستند، اگر در دیگر مسائل حقوقی به حق شهادت می دهند ایستادگی می کنند . اهل ایستادگی اند، اهل قیام اند .

«والذین هم علی صلاتهم یحافظون » . (33) مصلین کسانی هستند که مواظب نماز خویشتن اند، همه اوقات نماز را حفظ می کنند .

«اولئک فی جنات مکرمون » . (34) اینان در بهشت از کرامت الهی برخوردارند .

«کرامت » یک تعبیر لطیف عربی است که ظاهرا معادلی در فارسی ندارد . در فارسی کلمه ای نیست که بتواند ترجمه «کرامت » باشد . بزرگداشت و تکریم و مانند اینها غیر از مساله «کرامت » است . کرامت آن بزرگواری و بزرگ منشی است که انسان کریم برخوردار است . خداوند کرامت را صفت فرشتگان می داند . وقتی ملائکه را معرفی می کند می گوید: ملائکه کریم، مکرم و بزرگوارند . سائلی از عبدالله بن جعفر در مسافرتی ناشناس چیزی خواست، او پول سنگین و فراوانی به سائل داد، گفتند ای عبدالله بن جعفر، تو در این منطقه ناشناسی و این سائل هم به کمتر از این مقدار قناعت می کرد، چرا چنین پول سنگینی به وی دادی . فرمود: اگر مردم این منطقه مرا نمی شناسند، من خود را می شناسم; و اگر او به کمتر از این قناعت می کرد، طبع بلند من قناعت نمی کرد، من راضی نمی شدم که داشته باشم و مال کم بدهم . این روح، روح کرامت است . (35)

خدا وقتی فرشته ها را می ستاید، می فرماید: فرشته ها مکرم اند: «بل عباد مکرمون » . (36) و می گوید: نمازگزاران مکرم اند، اینها در بهشت تکریم می شوند، تنها سخن از خوردن و نوشیدن و پوشیدن حریر و استبرق نیست، سخن از کرامت است . وقتی نمازگزاران را می ستاید، می گوید نمازگزاران در بهشت مکرم اند . لذایذ حسی درجات نازله بهشت است . ولی لذت با فرشته بودن کرامت است . نمازگزار در دنیا با فرشته هاست . در آخرت هم چون فرشته ها مکرم است .

از امام پنجم - سلام الله علیه - رسیده است: «للمصلی ثلاث خصال: اذا هو قام فی صلوته حفت به الملائکة من قدمیه الی اعنان السماء و یتناتر البر علیه من اعنان السماء الی مفرق راسه و ملک موکل به ینادی لو یعلم المصلی من یناجی ما انفتل » . (37)

نمازگزار سه خصلت دارد:

خصلت اول: وقتی نمازگزار به نماز ایستاد فرشتگان از آن جا تا دورنمای آسمان او را در بر می گیرند و او در میان صفوف فرشتگان می باشد . این چه نمازی است که همه فرشتگان مامور حفظ انسان اند؟ از چه چیز؟ از وسوسه ها، تا شیطان و وهم از هیچ راهی حواس نمازگزار را به خود متوجه نکنند، چون شیطان در کمین است .

یک وقت می گوییم فلان نماز صحیح است، همان نمازی که وقتی تمام شد صورتش سیاه است و به نمازگزار می گوید: تو مرا ضایع کردی خدا تو را ضایع کند . و یک وقت هم صورتش سفید است و روشن و می گوید: تو مرا حفظ کردی خدا تو را حفظ کند . اگر نمازگزار به حضور خدای سبحان برای نماز ایستاد همه اطراف او را فرشتگان فرا می گیرند که مبادا شیطان گزندی به او برساند، چون شیطان در کمین نماز، و روزه است، و نشانی او کمین کارهای خیر است، در کنار کار خیر می نشیند و وسوسه می کند . خودش گفت: «لاقعدن لهم صراطک المستقیم » . (38) من در کمین راه راست می نشینم، کمین می گیرم و نمی گذارم اینها بگذرند . هر جا که مرکز فساد و گناه است در تیول شیطان است . شیطان در نماز وسوسه می کند، یک وقت انسان متوجه می شود که نمازش تمام شده است و می گوید السلام علیکم و رحمة الله و برکاته .

یکی از عرفای بزرگ سخنی دارد که در کتاب اسرارالصلوة امام خمینی هم آمده است . آن عارف بزرگوار اسلامی می گوید: کسی که در نماز حواسش پیش غیر خدا و پیش زندگی است او چگونه به خود اجازه می دهد که در پایان نماز بگوید السلام علیکم و رحمة الله، من شرمنده ام . سرش آن است که نمازگزار با خدا مشغول مناجات است: المصلی یناجی ربه . پس با مردم نیست ، در جمع دیگران نیست، وقتی نمازش تمام شد و مناجاتش با خدای سبحان به پایان رسید، از حضور خدا برمی گردد و در بین مردم قرار می گیرد، و چون اولین بار است که وارد جمع دیگران می شود، می گوید السلام علیکم . افرادی که در مجمع و مجلسی در کنار یکدیگر

نشسته اند هیچ کدام به یکدیگر سلام نمی کنند، زیرا در حضور یکدیگرند; کسی که در آن جمع نیست و از جای دیگر وارد می شود سلام می کند . سلام آخر نماز نه دعاست و نه ذکر است بلکه تحیت است . لذا اگر کسی در وسط نماز عمدا بگوید السلام علیکم نمازش باطل است; و اگر اشتباها گفت، دو سجده سهو دارد . سلام آخر نماز کلام آدمی است که به عنوان تحیت و درود است; چون نمازگزار با خدایش مناجات می کند و در بین مردم نیست، وقتی که نمازش تمام شد و از مناجات خدا برگشت و زمینی شد و به جمع مردم پیوست به مردم سلام می کند . لذا گفتند در نماز جماعت هنگام گفتن «السلام علیکم » امام به کدام قسمت نگاه کند و مامومین به کدام قسمت نگاه کنند . آن بزرگ عارف می گوید: من در تعجبم کسی که حواسش پیش زندگی است، او اصلا با خدا مناجات نکرده و از مردم جدا نشده است، چگونه به خود اجازه می دهد که بگوید السلام علیکم .

امیرالمؤمنین - سلام الله علیه - فرمود: «سلونی قبل ان تفقدونی فانی بطرق السماء اعلم منی بطرق الارض » . (39) هرچه می خواهید از من بپرسید، من راه های آسمان را بهتر از راه های زمین می دانم، اسرار غیبی را بهتر از احکام عالم شهادت می دانم . کسی برخاست و عرض کرد: یا علی، از آن جا که شما ایستاده اید تا عرش خداوند چقدر راه است . حضرت فرمودند: سؤالت چنان باشد که مطلبی یاد بگیری، غرضت تعنت نباشد; و اما این که سؤال کردی از این جا که من ایستاده ام تا عرش خدا چقدر فاصله است: «من موضع قدمی الی العرش ان یقول قائل مخلصا لااله الا الله » . اگر گوینده ای با اخلاص این کلمه طیبه را بگوید تا به عرش خدا راه دارد . ضمیر طاهر مؤمن عرش و فرش را طی می کند چون: قلب المؤمن عرش الرحمن است . (40)

از امام صادق - علیه السلام - نقل شده است که: «من قال لا اله الا الله مخلصا دخل الجنة و اخلاصه ان تحجزه لا اله الا الله عما حرم الله عزوجل » . (41) اخلاص این کلمه آن است که این کلمه انسان را حاجز و حایل باشد و نگذارد انسان گناه کند، این کلمه بین انسان و گناه دیوار محکم باشد . معنای اخلاص این است . بنابراین همه فرشتگان با نمازگزاران هستند تا نمازگزار نمازش را به پایان برساند .

خصلت دوم: خیرات از چهره های آسمان مرتب بر سر نمازگزار فرود می آید تا نمازش را به پایان برساند .

خیر چیست، و ما چه چیزی را خیر می دانیم؟ بعضی از عمرها بابرکت است: داشتن رفیق خوب، استاد خوب، شاگرد خوب، فرزند صالح، اخلاص، جزء خیراتی است که وسیله است تا انسان را به آن خیر نهایی برساند .

خصلت سوم: خدای سبحان فرشته ای را وکیل کرد که به نمازگزار بگوید: تو اگر بدانی با چه کسی مناجات می کنی هرگز دست از نماز برنمی داری . لذا از معصوم - علیه السلام - در مناجات آمده است: «واذقنی حلاوة ذکرک; شیرینی یادت را به من بچشان .» ما چون نچشیدیم نماز برای ما یک عادت است .

پس اگر خداوند در قرآن ملائکه را مکرم می داند و می فرماید «بل عباد مکرمون » ، (42) و در روایات فرمود نمازگزاران در بهشت مکرم اند، برای آن است که نمازگزار خوی فرشتگی پیدا کرده است، هرچه فرشتگان دارند او دارد . خدا فرشته را به اوصافی معرفی می کند، سپس به ما می فرماید آن اوصاف را شما هم تحصیل کنید . در سوره انبیاء فرمود: فرشتگان کسانی اند که: «لایسبقونه بالقول و هم بامره یعملون » . (43) فرشتگان هرگز جلو نمی افتند و تابع امر خدا هستند، سعی می کنند برابر دستور خدا کار انجام دهند . آن گاه در سوره حجرات به مؤمنین می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا لاتقدموا بین یدی الله و رسوله » . (44) مؤمنین! شما جلو نیفتید، تابع دستور حق باشید، یعنی همانند فرشته باشید، فرشتگان تابع اند، شما هم تابع باشید تا خوی فرشتگی در شما ایجاد شود، خود فرشته بشوید .

در ذیل آیه کریمه: «الحمد لله فاطر السموات والارض جاعل الملائکة رسلا اولی اجنحة مثنی و ثلاث یزید فی الخلق ما یشاء ان الله علی کل شی ء قدیر» . (45) آمده است که جعفر طیار - سلام الله علیه - وقتی دو دستش را در راه خدا داد، خدای سبحان به او دو بال مرحمت کرد که یطیر بهما مع الملائکة فی الجنة . (46) جعفرطیار با فرشتگان در بهشت است . این محشور شدن با ملائکه است . هیچ لذتی بالاتر از این نیست . این گونه پاداش های غیبی به عنوان ظهور راز عبادت و اطاعت، به عنوان بروز روح عبادت اند که انسان با فرشتگان محشور باشد . (47)

پی نوشت ها:

1) اربعین، شیخ بهایی .

2) من لایحضره الفقیه، ج 1، باب 12، حدیث 2 .

3) واقعه (56) آیه 79 .

4) من لایحضره الفقیه، ج 1، باب فضل الصلوة، حدیث 3 .

5) جن (72) آیه 15 .

6) من لایحضره الفقیه، ج 1، باب فضل الصلوة، حدیث 2 .

7) عنکبوت (29) آیه 45 .

8) من لایحضره الفقیه، ج 1، باب 30، حدیث 5 .

9) معارج (70) آیه 19 - 22 .

10) من لایحضره الفقیه، ج 1، باب 30، حدیث 6 .

11) همان، ج 1، باب 30، حدیث 7; کما قال الله تعالی: واسجد واقترب .

12) قال رسول الله - صلی الله علیه و آله و سله - : انما مثل الصلوة فیکم کمثل السری (و هو النهر) علی باب احدکم یخرج الیه فی الیوم واللیل یغتسل منه خمس مرات فلم یبق الدرن مع الغسل خمس مرات و لم تبق الذنوب مع الصلوة خمس مرات . (همان، ج 1، باب 30، حدیث 19) .

13) همان، ج 1، باب 30، حدیث 11 .

14) بحارالانوار، ج 92، ص 213; کنزالعمال، ج 2، ص 2751 .

15) بقره (2) آیه 238 .

16) در مورد این که صلوة وسطی را روایات به نماز ظهر تفسیر کرده اند ر . ک: من لایحضره الفقیه، ج 1، باب 29، حدیث 1; تهذیب الاحکام، ج 1، ص 204; کافی، ج 1، ص 75 .

17) بحارالانوار، ج 12، ص 23 .

18) وسائل الشیعة، ج 11، ص 46، باب 18; بحارالانوار، ج 45، ص 21; سنن بیهقی، ج 9، ص 79 - 80; جواهر الکلام، ج 21، ص 81 .

19) من لایحضره الفقیه، ج 1، باب 30، حدیث 12 .

20) نهج البلاغه، حکمت 32 .

21) تفسیر بیضاوی، سوره انعام، آیه 151 .

22) طه (20) آیه 14 .

23) رعد (13) آیه 28 .

24) معارج (70) آیه 19 - 22 .

25) همان، آیه 23 .

26) همان .

27) همان، آیه 26 .

28) ص (38) آیه 26 .

29) معارج (70) آیه 27 .

30) همان، آیه 28 .

31) همان، آیه 32 - 35 .

32) همان، آیه 33 .

33) همان، آیه 34 .

34) همان، آیه 35 .

35) اسدالغابه فی معرفة الصحابة; سفینة البحار، ماده عبد .

36) انبیاء (21) آیه 26 .

37) من لایحضره الفقیه، ج 1، باب 30، حدیث 15 .

38) اعراف (7) آیه 16 .

39) نهج البلاغه، خطبه 189; احتجاج، طبرسی; بحارالانوار، ج 10، ص 128 .

40) این مضمون از حدیث حارثة بن مالک در اصول کافی، ج 1، باب حقیقة الایمان والیقین، استفاده می شود .

41) توحید، صدوق، حدیث 26 .

42) انبیاء (21) آیه 27 .

43) همان، آیه 27 .

44) حجرات (49) آیه 1 .

45) فاطر (35) آیه 1 .

46) سفینة البحار، محدث قمی، ماده جعفر .

47) این مقاله، ویراسته و تلخیص شده سه گفتار از حضرت آیة الله استاد جوادی آملی است که با عنوان «اسرار عبادت » القا شده است .

  • نام نام خانوادگی
۲۲
خرداد
پرسشاثرات نماز در زندگی چیست و آیا می توان بدان افتخار کرد؟

پاسخ

قرآن کریم می فرماید: *..وَ أَقِمِ الصَّلَوةَ إِنَّ الصَّلَوةَ تَنهَْی‏ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنکَرِ..[1]و نماز را برپا دار، که نماز (انسان را) از زشتیها و گناه بازمی‏دارد.. و پیامبر (ص) فرموده است که: «الصلوة معراج المؤمن– نماز معراج مؤمن است»[2]و امیرالمؤمنین (ع) می­فرماید: «الصلاة قربان کل تقینماز تقرب هر پرهیزگار است»[3]و ... با توجه به اخبار و آیات قرآنی، نماز حقیقی آثاری شگرف در رفتار و شخصیت انسان دارد و در رأس اعمال صالحه ای است که به انسان حیات طیبه و واقعی می بخشد و البته چنین ارزشی باید مایه مباهات و افتخار باشد و حقیقت و عمده این اثرات در صورتی است که نماز را با توجه بخواند که هر مقدار توجه به خدا در نماز بیشتر باشد اثرات آن کامل­تر خواهد بود.


[1]-سوره عنکبوت، آیه 45 * اتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ وَ أَقِمِ الصَّلَوةَ  إِنَّ الصَّلَوةَ تَنهَْی‏ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنکَرِ  وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبرَُ  وَ اللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ * آنچه را از کتاب (آسمانی) به تو وحی شده تلاوت کن، و نماز را برپا دار، که نماز (انسان را) از زشتیها و گناه بازمی‏دارد، و یاد خدا بزرگتر است و خداوند می‏داند شما چه کارهایی انجام می‏دهید!

[2]-مستدرک سفینه البحار، ج 6، ص 343.

[3]-نهج البلاغه، حکمت 136.

 

  • نام نام خانوادگی
۲۲
خرداد

برخی کارشناسان کشور معتقدند که نماز خواندن تنها غذای روح انسان نیست، بلکه جسمانسان ها را نیز تقویت کرده و آنها را در مبارزه با مشکلات روزمره یاری می دهد.

وقتی چشم ها در حالت نماز ثابت می ماند، جریان فکر هم خودبه خود آرام شده و درنتیجه تمرکز فکر افزایش می یابد. ثابت ماندن چشم، باعث بهبود ضعف و نواقصی مانندنزدیک بینی می شود و به لحاظ روانی این حالت باعث افزایش مقاومت عصبی فرد شده وبی خوابی و افکار ناآرام را از انسان دور می کند.

ایستادن در حالت نماز باعث تقویت حالت تعادلی بدن شده و قسمت مرکزی مخچه که محلکنترل اعمال و حرکات ارادی است را تقویت می کند و این عمل باعث می شود فرد با صرفکمترین نیرو و انرژی به انجام صحیح حرکات بعدی بپردازد.

نماز قسمت فوقانی بدن را پرورش داده و ستون مهره ها را تقویت کرده و آن را درحالت مستقیم نگاه می دارد. تقویت احشاء و ماهیچه های شکم، حفظ سلامت دستگاه گوارش ورفع یبوست مزمن، سوء هاضمه و بی اشتهایی از دیگر خواص نمازخواندن و رکوع است.

رفع تنبلی کبد، طحال، لوزالمعده و کلیه ها، برطرف کردن دردها و ناراحتی هایناحیه شکم، ماساژ دادن دستگاههای داخلی موجود در شکم، نگهداری ستون فقرات ومهره های کمر در وضعیت صحیح و مطلوب و کمک به نرمی و قابلیت انعطاف کمر از دیگرخواص طبی رکوع در نماز است.

کارشناسان می گویند در حالت رکوع ماهیچه های اطراف ستون مهره ها منبسط می شود کهدر متعادل و آرام کردن اعصاب سمپاتیک مؤثر است. مدت زمان خواندن ذکر رکوع نیز باعثتقویت عضلات صورت و گردن، ساق پاها و ران ها می شود که البته در سرعت بخشیدن بهجریان خون در قسمت های مختلف بدن منتهی می شود.

تنظیم متابولیسم بدن، فراهم نمودن زمینه از بین رفتن اکثر بیماری ها از بدن، کمکبه افزایش حالت استواری و استحکام مغز و بهبود ناراحتی های تناسلی و نارسایی هایتخمدان از دیگر خواص رکوع در نماز است.

سجده نیز ستون مهره های بدن را تقویت کرده و دردهای سیاتیک را آرام می کند. سجدهعلاوه بر از بین بردن یبوست و سوء هاضمه، پرده دیافراگم را تقویت کرده و به دفعمواد زاید بدن به دلیل فشرده شدن منطقه شکمی کمک می کند.

سجده همچنین باعث افزایش جریان خون در سر شده که این امر با تغذیه بهتر بافت هایپوست صورت، غدد موجود در سر و گردن، ساق پاها و ران و تغذیه این غدد، باعث حفظشادابی، زیبایی و طراوت پوست می شود.

حالت سجده به واسطه باز شدن مهره ها از یکدیگر، باعث کشیده شدن اعصابی کهقسمت های مختلف بدن را به مغز وصل می کند، شده و این اعصاب را در یک حالت تعادلیقرار می دهد که این عمل برای سلامت انسان بسیار حائز اهمیت است.

سجده باعث ایجاد آسودگی و آرامش در فرد شده و عصبانیت را تسکین می دهد. همچنینسجده برای زنانی که دچار اختلال یا ناهماهنگی در لگن خاصره و عادت ماهانه می باشند،بسیار مفید است.

استحکام بخشیدن و تقویت عضلات پاها و ران ها، کمک به رفع نفخ معده و روده، تقویتکل دستگاه عصبی، تسریع جریان خون در لگن خاصره و نواحی داخل شکم، کاهش فشار خون دردستگاه تناسلی، بهبود فتق و بیضه در مردان، از خواص طبی نشستن بعد از سجده نمازاست.

روشن است که نماز فلسفه خاص خود را دارد که «معراج» مؤمن و مایه قرب به حق است وآن را باید فقط برای خداوند تعالی خواند و نه به انگیزه فواید و آثاری از این دستولی آگاهی از این دست نظرات علمی نیز می تواند برای برخی مفید باشد

  • نام نام خانوادگی
۲۲
خرداد

پرسش علامت قبولی نماز چیست؟

پاسخ

قرآن ، ثمره نماز را، باز داشتن از فحشاء و منکر می داند

 «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ»[i]

 و این خاصیّت ، مغز و محتوای اصلی نماز و نشان قبولی اعمال و عبادات است . هسته بی مغز، رشد نمی کند و ثمر نمی دهد. نماز بدون بازداشتن از بدی ها، همانا عبادت بی محتواست

امام صادق (ع) در بیان این نشانه ، می فرماید:

 «مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَعْلَمَ أَ قُبِلَتْ صَلَاتُهُ أَمْ لَمْ تُقْبَلْ فَلْیَنْظُرْ هَلْ مَنَعَتْهُ صَلَاتُهُ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْکَرِ فَبِقَدْرِ مَا مَنَعَتْهُ قُبِلَتْ مِنْه»[ii]

 هر کس دوست دارد بداند نمازش قبول شده یا نه ، ببیند که آیا نمازش او را از گناه و زشتی باز داشته یا نه ؟ پس به هر قدر که نمازش او را از گناه باز داشته ، به همان اندازه نمازش قبول شده است.



[i]   - عنکبوت، آیه 45.

[ii]   - بحارالأنوارج  79 ص  198باب 1- فضل الصلاة و عقاب تارکها ...

  • نام نام خانوادگی
۰۶
خرداد


موجب فرج ما به واسطة فرج امام زمان(ع) است

دعا موجب زیاد شدن نعمت هاست

دعا موجب اظهار نمودن محبت باطنی است

دعا کردن نشانة انتظار است

دعا کردن موجب زنده نمودن امر ائمه اطهار(ع) است

مایة ناراحتی و جزع و فزع نمودن شیطان لعین است

سبب نجات یافتن از فتنه های آخرالزمان است

ادای قسمتی از حقوق آن بزرگوار است

تعظیم خداوند و دین او است

موجب درک دعا و شفاعت پیامبر اکرم(ص) و امام زمان(ع) است

دعا نمودن برای امام زمان(ع) امتثال امر الهی و جلب فیض و عنایت او است

مایة استجابت دعاها می شود

دعا نمودن، ادای اجر رسالت است

سبب دفع بلا می شود

سبب فراوانی روزی می شود

موجب آمرزش گناهان می شود

موجب تشرف یافتن به محضر آن حضرت در بیداری یا خواب می شود

موجب رجعت به دنیا در زمان ظهور آن حضرت است

دعاکننده از جملة برادران پیامبر اکرم(ص) خواهد بود

سبب تعجیل در فرج امام زمان(ع) خواهد بود

  • نام نام خانوادگی