آزمایشی

آزمایشی

آزمایشی

آزمایشی

آزمایشی
طبقه بندی موضوعی
۰۶
خرداد

عظمت وجودی و ابعاد مختلف شخصیت حضرت صاحب الامر علیه السلام باعث شده است که در طول هزار و اندی سال که از غیبت کبری می گذرد، هر گروه از مردم بسته به گرایش های خاص اعتقادی، اجتماعی و فرهنگی که داشته اند، از دیدگاهی خاص به تحلیل شخصیت و تعیین جایگاه آن حضرت در عالم هستی بپردازند .

در این میان جمعی از اصحاب سیر و سلوک و رهروان طریق عرفان و معنا با طرح موضوع خلیفة الله و انسان کامل و پرداختن به نقش حجت الهی در عالم هستی، تنها به جنبه فرا طبیعی آن وجود مقدس توجه کرده و از سایر جنبه ها غفلت ورزیدند .

گروهی دیگر از اصحاب شریعت توجه خود را تنها معطوف به جنبه طبیعی آن وجود مقدس ساخته و ضمن مطرح کردن نقشی که آن حضرت به عنوان امام و پیشوای مردم به عهده دارند هیچ گونه مسؤولیتی را در زمان غیبت متوجه مردم ندیدند و تنها تکلیف مردم را این دانستند که برای فرج آن حضرت دعا کنند تا خود بیایند و امور مردم را اصلاح کنند .

عده ای هم ضمن توجه به جنبه فراطبیعی و طبیعی وجود مقدس حضرت حجت علیه السلام تمام هم و غم خود را متوجه ملاقات با آن حضرت ساخته و تنها وظیفه خود را این دانستند که با توسل به آن حضرت به شرف ملاقات با آن ذات اقدس نائل شوند .

اما در این میان گروهی با در نظر گرفتن همه ابعادی که بدان ها اشاره شد، به طرح معنای درست انتظار پرداخته و درصدد تعیین وظیفه و نقش مردم در دوران غیبت برآمدند . در این دیدگاه، هم مساله خلافت الهی انسان کامل مطرح است، هم به جایگاه و نقش مردم در قبال آن حضرت توجه شده و هم وظیفه ای که مردم در دعا برای حفظ آن وجود مقدس و تعجیل در ظهورش دارند از نظر دور داشته نشده است .

شاید بتوان امام راحل امت، قدس سره، را به عنوان درخشان ترین چهره از گروه اخیر ذکر کرد . ایشان با صراحت به نقد و بررسی برداشت های مختلفی که از مساله انتظار فرج وجود دارد، پرداخته و دیدگاه خاص خود را در این زمینه چنین مطرح ساختند:

  • نام نام خانوادگی
۰۶
خرداد

در تعالیم پیشوایان دین، دعا اسلحة پیامبران، سپر و سلاح مؤمن، مغز همة عبادات و حلقة ارتباط خالق و مخلوق معرّفی شده است.

اوّلین مظلوم عالم، حضرت امیرالمؤمنین(ع) می فرمایند:

دعا سپر مؤمن است و هر گاه بسیار دری را کوبیدی به روی تو باز می شود.1

و حضرت امام محمّدباقر(ع) خطاب به یکی از اصحاب خویش فرمودند:

آیا تو را راهنمایی نکنم به چیزی که رسول خدا(ص) در آن استثنایی نزده؟

عرض کردم: چرا. فرمود:

دعا، که قضای پیچیده و سخت را برمی گرداند ـ و انگشتانش را به هم فشردـ .2

و باز آن حضرت تأکید کردند:

به خدا سوگند هیچ بنده ای دعا، پافشاری و اصرار به درگاه خداوند عزّوجلّ نکند مگر اینکه حاجتش را برآورد.3

حضرت امام صادق(ع) نیز می فرمایند:

دعا کن و مگو که کار گذشته است و آنچه مقدّر شده همان شود [و دعا اثری ندارد]... 4

مرحوم علّامة مجلسی در شرح روایت فوق می گوید:

... باید ایمان به بَداء داشت و به اینکه خداوند سبحان هر روز در کاری است و هر چه خواهد محو کند و هر چه بخواهد ثبت کند و قضا و قدر مانع دعا نیستند؛ چون تغییر در لوح محو و اثبات ممکن است. گذشته از اینکه خود دعا نیز از اسباب قضا و قدر، (است) و امر به دعا نیز از همان هاست.5

  • نام نام خانوادگی
۰۶
خرداد

یکی از وظایف مهمی که بنا به تصریح حضرت صاحب الامر علیه السلام بر عهده همهمنتظران گذاشته شده، دعا برای تعجیل فرج است.

امام عصر علیه السلام در توقیعی که خطاب به «اسحاق بن یعقوب » صادر شده،می فرمایند:

برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید که فرج شما همان است.

امام حسن عسکری علیه السلام نیز دعا برای تعجیل فرج را شرط رهایی از فتنه هایدوران غیبت دانسته، می فرماید:

به خدا سوگند [او] غیبتی خواهد داشت که در آن تنها کسانی از هلاکت نجات می یابندکه خداوند آنها را بر قول به امامتش ثابت قدم داشته و در دعا برای تعجیل فرجش موفقکرده است.

دعا برای تعجیل فرج از چنان اهمیتی برخوردار است که امام صادق علیه السلاممی فرماید:

هر کس بعد از نماز صبح و نماز ظهر بگوید: «خداوندا! بر محمد و خاندان او درودفرست و در فرج ایشان تعجیل کن » نمیرد تا قائم [ علیه السلام] را دریابد.

در روایت دیگری نیز آمده است که هر کس چنین کند خداوند شصت حاجت او را برآوردهمی سازد; سی حاجت از حوائج دنیا و سی حاجت از حوائج آخرت.

بنابراین همه شیعیان باید در طول شبانه روز، در اوقات نماز و در همه ایامی که درآنها دعا سفارش شده، دعا برای تعجیل فرج را به عنوان یک تکلیف و وظیفه مهم عصر غیبتفراموش نکنند . بلکه این دعا را بر همه دعاهای خود مقدم کنند تا خداوند به برکت ایندعا آنها را آنها را از همه فتنه ها و آشوب های زمان غیبت در امان نگهدارد و همهگرفتاری ها و غم و غصه های آنها را برطرف سازد.

 بزرگداشت یاد و نام حضرت مهدی علیه السلام

مؤمنان باید نام همه معصومین، علیهم السلام، را بزرگ بدارند و جز با تعظیم واحترام از آنها یاد نکنند . اما در این میان امام مهدی علیه السلام جایگاه و شانویژه ای دارند; زیرا:

ایشان امام عصر و زمان ما و حجت حی و حاضر و ناظر خداوند هستند;

  • نام نام خانوادگی
۰۶
خرداد

ماه خدا با برکت، رحمت ومغفرت الهی به بندگان خدا روی می آورد و همگان را به مهمانی خدافرامی خواند; ماهی که روزهایش بهترین روزها، شبهایش بهترین شبها و ساعتهایش بهترساعتهاست; (1) ماهی که در لحظه لحظه اش خدا جاری است و هرآنش سرمایه ای است که باید چون جان پاسش داشت و آن را براحتی از کف نداد.

مگر می توان غیر از ماه مبارک رمضان، ماهی را پیدا کرد که یک شب از شبهای آن ارزشی فزونتر ازهزار ماه داشته باشد؟ (2)

مگر می توان غیر از این ماه،ماهی را سراغ گرفت که در سرتاسرآن درهای بهشت بر روی مردمان گشوده و درهای دوزخ بر روی آنان بسته باشد؟ (3)

مگر می توان ماه دیگری را نشان داد که در آن نفس کشیدن حکم تسبیح و خوابیدن حکم عبادت داشته باشد؟ (4)

پس بیایید قدر این ماه را بیشتربدانیم و پیش از آنکه لحظه های ارزشمندش سپری شود ازچشمه سار جوشان آن خود راسیراب کنیم.

رمضان، بهار قرآن و بهار دعا ومناجات به درگاه پروردگار بی نیازاست. در هیچ ماهی به اندازه ماه مبارک رمضان دعا، مناجات، ذکر ونمازهای مستحبی وارد نشده است.هر روز آن، دعایی خاص و هر شبش نماز و ذکری ویژه خود دارد.

اما رمضان، بهار انتظار نیزهست; چرا که در دعاها و مناجاتهای این ماه به همان اندازه که روح بندگی و تضرع به درگاه خداوند و طلب آمرزش و رستگاری از او موج می زند; روح انتظار و امید فرارسیدن دولت کریمه اهل بیت، علیهم السلام، نیز جاری است.

با بررسی اجمالی اعمال ماه مبارک رمضان روشن می شود که علاوه بر تضرع و بندگی در پیشگاه خالق هستی دو موضوع دیگر نیز درمجموع این اعمال مورد توجه جدی قرار گرفته است; که عبارتند از:1- نقش امام و حجت الهی در جهان هستی; 2- انتظار و آمادگی برای ظهور دولت کریمه اهل بیت،علیهم السلام.

در اینجا برای روشنتر شدن موضوع به برخی از دعاها ومناجاتهایی که این دو موضوع درآنها تجلی یافته است، اشاره می کنیم.

  • نام نام خانوادگی
۰۶
خرداد
  • نام نام خانوادگی
۰۶
خرداد

در بخشی از زیارت آل یس آمده است:

... سلام بر تو ای پرچم برافراشته و ای دانش سرشار و ای رحمت و پناه گسترده خداوندی. سلام بر تو آن گاه که بر می خیزی و آن گاه که می نشینی. سلام بر تو آن گاه که قرآن می خوانی و به تفسیر آن می پردازی. سلام بر تو آنگاه که به نماز می ایستی و قنوت می خوانی و درود بر تو آن لحظه که به رکوع و سجده می روی. سلام بر تو در آن هنگام که به ستایش خدا و استغفار می پردازی. سلام بر تو در شامگاهان و صبحگاهان... سلام بر تو ای پیشوای ایمنی بخش. سلام بر تو ای مقدم بر خلق و ای کسی که آرزوی مشتاقانی... مولای من، نگون بختا کسی که با شما به مخالفت برخیزد و زهی سعادتِ آن که به طاعت شما گردن نهد!... مولای من، تو را دوست می دارم و از دشمنانت بیزارم. حق آن است که شما بپسندید و باطل آن است که شما ناپسند می دارید. کار نیک آن است که شما به آن امر کنید و کار زشت آن است که شما از آن باز دارید...

درود بر قیام کننده به عدل

بار پروردگارا، بر محمد بن حسن، امام زمان(عج)، که حجتت در روی زمین و جانشینت در شهرها و دعوت کننده خلق به راه تو و مجری عدالت و برانگیزاننده مردم به سوی اوامر توست درود بفرست. او دوست و سرپرست مؤمنان و نابودکننده کافران و روشن کننده تاریکی ها و آشکارکننده حق است... او رهبری خیرخواه، کشتی نجات و راهنمای هدایت و نور چشم مخلوقات و شایسته ترین فرد است که ردای امامت بر تن دارد و بینا کننده نابینایان است. او همان است که زمین را از عدل و داد پر می کند؛ همان گونه که پیش از آن از ستم لبریز می شود...

طلب یاری دین و دینداران

بارالها ولی و حجتت [مهدی(عج)] را یاری کن و به کمک او دینت را نصرت بخش و دوستان و شیعیانت را به واسطه او تأیید کن و ما را نیز از جمله آنان قرار ده.

خدایا وجود آن عزیز را از شرّ هر ظالم و طغیانگر، و بلکه از همه مخلوقاتت حفظ کن و از رسیدن هر ناگواری به او جلوگیری کن و به کمک او خاندان پیامبر را محفوظ بدار و عدل و داد را به دست توانای او حاکمیت بخش. او را با قدرت و عظمتت تأیید کن و یارانش را یاری و دشمنان و روی گردانان از نصرت او را به خودشان واگذار. پروردگارا جباران و ستمگران را به دست او درهم شکن. منافقان و ملحدان را به واسطه او نابود کن و زمین را به برکت ظهورش از عدل و داد لبریز ساز. بارالها، ما را از جمله یاران و شیعیان حقیقی او قرار ده...

۰۶
خرداد

ابن مقاتل می گوید: حضرت امام علی بن موسی الرّضا(ع)، از من پرسیدند: شما (شیعیان) در قنوت نماز جمعه کدام دعا را می خوانید؟

عرض کردم: آنچه را مردم (اهل سنت) می خوانند، می خوانیم.

امام رضا(ع) فرمودند: دعایی را که آنها می خوانند، نخوان بلکه در قنوت این دعا را بخوان:

اللّهمّ أصلح عبدک و خلیفتک بما أصلحت به أنبیائک و رسلک، و حفّه بملائکتک، و أیّده بروح القدس من عندک، واسلکه من بین یدیه و من خلفه رصداًَ یحفظونه من کلّ سوءٍ، و أبدله من بعد خوفه أمناً یعبدک لا یشرک بک شیئاً و لا تجعل لأحدٍ من خلقک علی ولیّک سلطاناً، و أْذن له فی جهاد عدوّک و عدوّه، و اجعلنی من أنصاره إنّک علی کلّ شیءٍ قدیرٌ؛1

بار الها! به وسیلة آنچه که کار پیامبران و فرستادگانت را اصلاح فرمودی، امور بنده و جانشینت [امام عصر(ع)] را نیز اصلاح فرما، با فرشتگانت گردا گردش را فرا بگیر و او را با روح القدس از جانب خودت تأییدش گردان و مراقب و نگهبانانی در پیش رو و از پشت سرش بگمار تا نگذارند هیچ بدی به او برسد و پس از خوفش، به او امنیتی عطا کن تا تو را بپرستد و چیزی را شریکت نگرداند و چیرگی و قدرتی برای هیچ یک از آفریدگانت، بر ولیّ ات قرار مده و به او اجازه بده تا با دشمن تو و دشمن خودش به نبرد برخیزد و مرا نیز از یاران حضرتش قرار ده؛ همانا تو بر هر چیزی توانا هستی.

شرح حدیثی از حضرت امام جعفرصادق علیه‌السلام توسط حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در جلسه درس خارج فقه ِ بیستم دی‌ماه 89 (پنجم صفر 1432).

«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا تَکُونُ الصَّدَاقَةُ إِلَّا بِحُدُودِهَا فَمَنْ کَانَتْ فِیهِ هَذِهِ الْحُدُودُ أَوْ شَیْ‏ءٌ مِنْهَا فَانْسُبْهُ إِلَى الصَّدَاقَةِ وَ مَنْ لَمْ یَکُنْ فِیهِ شَیْ‏ءٌ مِنْهَا فَلَا تَنْسُبْهُ إِلَى شَیْ‏ءٍ مِنَ الصَّدَاقَةِ فَأَوَّلُهَا أَنْ تَکُونَ سَرِیرَتُهُ وَ عَلَانِیَتُهُ لَکَ وَاحِدَةً وَ الثَّانِی أَنْ یَرَى زَیْنَکَ زَیْنَهُ وَ شَیْنَکَ شَیْنَهُ وَ الثَّالِثَةُ أَنْ لَا تُغَیِّرَهُ عَلَیْکَ وِلَایَةٌ وَ لَا مَالٌ وَ الرَّابِعَةُ أَنْ لَا یَمْنَعَکَ شَیْئاً تَنَالُهُ مَقْدُرَتُهُ وَ الْخَامِسَةُ وَ هِیَ تَجْمَعُ هَذِهِ الْخِصَالَ أَنْ لَا یُسْلِمَکَ عِنْدَ النَّکَبَات»
شافی، ص 651
فى الکافى، عن الصّادق (علیه‌السّلام): «لا تکون الصّداقة الاّ بحدودها». صداقت(1) مرزهائى دارد که اگر این خطوط اصلى و این مرزها وجود داشت، صداقتى که آثار فراوان شرعى و برادرى شرعى بر آن مترتب است، مترتب خواهد شد؛ والاّ نه. «فمن کانت فیه هذه الحدود او شى‌ء منها فانسبه الى الصّداقة». حالا اگر همه‌ى حدود هم نبود، بعضى از این خطوط و مرزها باید باشد تا صداقت صدق کند.
«و من لم یکن فیه شى‌ء منها فلا تنسبه الى شى‌ء من الصّداقة فأوّلها ان تکون سریرته و علانیته لک واحدة». اول این است که ظاهر و باطنش با تو یکسان باشد. اینجور نباشد که در ظاهر اظهار دوستى کند، [اما] در باطن با تو دشمن باشد؛ یا اینکه دوست نباشد حداقل خیر تو را نخواهد. این اولین شرط صداقت است.

«و الثّانیة ان یرى زینک زینه و شینک شینه»؛ [دوم اینکه] آنچه را که زینت توست، زینت خود بداند؛ آنچه عیب توست، عیب خود بداند. اگر شما به مقام علمى دست پیدا میکنید، یا یک کار برجسته‌اى میکنید که زینت براى شماست، این را براى خودش زینت بداند. اگر خداى نکرده چیزى در شما هست، صفتى، کارى، عملى که موجب عیب شماست، این را عیب خودش بداند؛ که طبعاً آثارى بر این مترتب است: سعى میکند برطرف کند، سعى میکند آن را پنهان کند. اینجور نباشد که منتظر بماند تا شما یک لغزشى پیدا کنید، خوشحال بشود از این لغزش. صداقت این نیست.
«و الثّالثة ان لاتغیّره علیک ولایة و لا مال»؛ [سوم اینکه] اگر به یک قدرتى، حکومتى، ریاستى دست پیدا کرد، یا به یک مالى دست پیدا کرد، ثروتمند شد، وضعش با تو عوض نشود، تغییر نکند. بعضى‌ها اینجورى‌اند دیگر؛ با آدم رفیقند، به مجرد اینکه به یک مال و منالى، پولى، زندگى‌اى، چیزى میرسند، آدم مى‌بیند اصلا نمیشناسند آدم را. اصلا نمیشناسد، کانّه نمیشناسد آدم را؛ از این قبیل هم دیده‌ایم آدم‌هایی را. اینجور نباشد. داشتن مال و مقام او را عوض نکند، وضعش را با تو [عوض نکند].
«و الرّابعة ان لا یمنعک شیئا تناله مقدرته»؛ [چهارم اینکه] هر کار از دستش برمى‌آید، از تو دریغ نکند. خدمتى میتواند بکند، کمکى، وساطتى، توصیه‌اى، هر کار میتواند براى تو بکند و خیرى به تو برساند؛ از این امتناع نکند.
«و الخامسة و هى تجمع هذه الخصال ان لا یسلمک عند النّکبات»؛ [پنجم اینکه] در نکبتها و رویگردانى‌هاى دنیا تو را رها نکند. [اگر] به یک مشکلى دچار شدى، [به یک] بیمارى‌اى دچار شدى، سختى‌اى پیدا کردى؛ انواع و اقسام سختى‌ها دیگر - حالا در زمان ما ملاحظه میکنید؛ سختى‌هاى سیاسى و سختى‌هاى اقتصادى و حیثیتى و همه چى هست دیگر؛ انواعش را داریم مى‌بینیم، که در گذشته در دورانهائى اینها را نمیدیدیم، لیکن حالا جلوى چشم ماست؛ امتحانها فراوان است - [در] اینطور موارد تو را رها نکند؛ کمک کند.

1) صداقت در این روایت، به معنای دوستی است
شرح حدیثی از حضرت امام جعفرصادق علیه‌السلام توسط حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در ابتدای جلسه درس خارج فقه ِ بیست و ششم دی‌ماه 89 (یازدهم صفر 1432).

«قَالَ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ع مَنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَاعِظٌ مِنْ قَلْبِهِ وَ زَاجِرٌ مِنْ نَفْسِهِ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ قَرِینٌ مُرْشِدٌ اسْتَمْکَنَ عَدُوَّهُ مِنْ عُنُقِه»
شافی، صفحه‌ى 652

فى الفقیه، عن الصّادق (علیه‌السّلام) [حضرت امام جعفر صادق علیه‌السّلام فرمودند]: «من لم یکن له واعظ من قلبه و زاجر من نفسه و لم یکن له قرین مرشد استمکن عدوّه من عنقه». اولین چیزى که موجب میشود که انسان بتواند در مقابل دشمنش - که مراد، شیطان است - ایستادگى کند و مانع بشود از تصرف دشمن و تسلط دشمن، [این است که:] «واعظ من قلبه»؛ از قلب خود واعظى براى خود داشته باشد. قلب متذکر بیدار، انسان را نصیحت میکند، موعظه میکند. یکى از بهترین وسائلِ اینکه انسان قلب را وادار کند به موعظه‌ى خود و فعال کند در موعظه‌ى خود، همین دعاهاست، دعاهاى مأثور - صحیفه‌ى سجادیه و سایر دعاها - و سحرخیزى؛ اینها دل انسان را به عنوان یک ناصح براى انسان قرار میدهد. اول این است: «واعظ من قلبه».


[دوم اینکه:] «و زاجر من نفسه»؛ از درونِ خود یک زجرکننده‌اى، منع‌کننده‌اى، هشداردهنده‌اى داشته باشد. اگر این دو تا نبود، «و لم یکن له قرین مرشد»، یک دوستى، همراهى که او را ارشاد کند، به او کمک کند، راهنمائى کند، این را هم نداشته باشد - که این، سومى است - که اگر چنانچه از درون، انسان نتوانست خودش را هدایت کند و مهار نفسِ خودش را در دست بگیرد، [باید] دوستى داشته باشد، همراهى داشته باشد، همینى که فرمودند: «من یذکّرکم اللَّه رؤیته»، که دیدار او شما را به یاد خدا بیندازد؛ اگر این هم نبود، «استمکن عدوّه من عنقه»؛ خود را در مقابل دشمنِ خود مطیع کرده است؛ دشمنِ خود را مسلط کرده است بر خود و بر گردن خود، که سوار بشود. که [منظور از] دشمن، همان شیطان است. اینها لازم است. از درون خود، انسان، خود را نصیحت کند. بهترین نصحیت کننده‌ى انسان، خود انسان است؛ چون از خودش انسان گله‌مند نمیشود. هر کسى انسان را نصیحت کند، اگر قدرى لحن او تند باشد، انسان از او گله‌مند میشود؛ اما خود انسان، خودش را نصیحت کند؛ دشنام بدهد به خودش، ملامت کند، سرزنش کند خودش را؛ اینها خیلى مؤثر است. موعظه کند، زجر کند. در کنار اینها، یا به جاى اینها اگر نبود، آن وقت دوست، رفیق، که دستگیرى کند انسان را.